“آداب رای دادن” تقدیم به مردمی از حوزه انتخابیِ وطن شریفم ایران
۱. به آدمهای دون همت رای ندهید.
۲. مناصبِ قانونگذاری، اجرای قانون و قضاوت در امور تخصص میخواهد، تدبیر و کیاست میخواهد، تعهد ضروری است، اما تعهد بدون تخصص، خیانت پروری است.
۳. به آدمهایی که شانههایش را در حضور مقامهای بالاتر از خود پایین میاندازند و سرشان را به نشانه تایید و فرمان برداری(باربرداری) تکان میدهند و وقتی به مردم میرسند، افسار پاره میکنند رای ندهید. تزویر را بکشید، به تزویر رای ندهید.
۴. به آدمهای گرسنه رای ندهید.
چشمهای گرسنه حریصانه ناموس ملت را نگاه میکند.
دستهای گرسنه به مال و جان مردم تعدی میکند.
ذهن و اندیشه گرسنه نمیگذارد وطن توسعه و پیشرفت داشته باشد. اندیشه گرسنه وطن را نمیخواد و تعالی آن را نمیتواند بخواهد.
۵. کاردان شریف اگر پیدا کردید پیشانیش را ببوسید و او را به کار سیاست، قانون گذاری و قضاوت بگمارید، اگر نه صندلیِ خالی خیانتش کمتر است از آدمهای خالی
۶.ادب مرد به ز دولت اوست، در این کلام زیبا
سه واژه نمایان است.
“ادب”
“مرد”
“دولت”
اگر موجودی هیچ کدام را ندارد و برای داشتنش آموزش ندیده و سعی نکرده است، نه به کار قانون گذاری که به کار شخمگذاری میآید.
۷. کارهای بزرگ را به آدمهای خرد نسپارید، هم کار را و هم خود آن افراد را ضایع خواهید کرد.
با دقت به رفتار بسیاری از مدیران اجرایی میبینیم که آداب معاشرت در نازلترین حد خود قرار دارد؛ پس بهجهت زنهار به آنها یکی از نمونه ی آن بیشمار را که توسط یکی نمایندگان دوره یازدهم شورای اسلامی صورت گرفت را مصداق قرار داده وبه آن میپردازیم.
۱. مردم ولی نعمت هستند، این جمله شوخی است چرا که نماینده کمیسیون مجلس نشسته است و مردم ایستادهاند.
۲. وقت سخن گفتنِ دیگران باید با چشم و صورت، همچنین توجه ذهنی به مخاطب احترام بگذاریم و همانگونه که زمان سخن گفتن جویای حرمت هستیم، در زمان شنیدن هم شنونده خوبی باشیم.
حرکت صورت، خوردن نخود و کشمش، تکان دادن صندلی، باد زدن با کاغذ و حرکت چشم و صورت برای نماینده مجلس و آن هم رئیس کمیسیون آموزش نه خطا که ننگ است.
۳. وقتی گوینده سخن میگوید باید شنونده ی حرفهای بود و برای پاسخ منطقی و همراه با سند، آماده بود، شخص شنونده با بی حوصلگی و بی ادبی رفتار میکند و رفتارش توهین آمیز است.
۴. پرچم مجلس شورای اسلامی روی میز است، یعنی گوینده و شنونده نه در یک محیط عمومی، بر مبنای جلسه و قراری دور هم جمع شدهاند تا به موضوعی بپردازند. این یعنی نماینده مجلس موظف به پاسخگویی است و بابت این پاسخگویی از جیب همان شخص که سخن میگوید حقوق دریافت کرده است.
۵. حضور مشاور و راهنما، مدیر برنامه ی کاردان، قدری از خلاء مدیران کیلویی سیستم را کم میکند. همین نماینده اگر مشاور کاردانی میداشت و گوش شنوایی برای شنیدن نقد، حتما صندلی برای مراجعه کنندگان میگذاست،
حتما دست در دهانش نمیکرد(این را در دو سالگی به کودکانمان می آموزیم که در حضور دیگران دندانمان را با ناخن تمیز نکنیم)
حتما تصحیح نگاه از بالا به پایین را گوشزد میکرد.
حتما به نگاه کردن به مخاطب که مردم است و ولی نعمت و بزرگترش(البته شوخی است) را به او می آموخت.
سخن دیگر اینکه اوایل انقلاب جوانانی انقلابی میآمدند، خرابکاری میکردند تا مدیر شوند و اصلاح کنند.
هر اصلاحی در امور را مدیون همان جوانان هستیم که با تجربه و تاوان بسیار، کارآمد شدند و تعالی ایران را خواستند.
اکنون موجوداتی میآیند که اصلاح ناپذیرند، میآیند تا مدیریت برود تا اصلاح برود تا توسعه و تعالی فاتحهاش خوانده شود.
سخن آخر: به هر موجودی رای ندهید،
مرد باشد
ادب داشته باشد
دولت داشته باشد.
این شرط لازم نامزدی در امور است.
عطش خدمت، هر کسی را به سمت ساختمان سبز هل میدهد.
ما چه عطشی داریم در رای دادن به موجوداتی که به کار شخم میآیند.
آگاهی، این گمشده وطن من، کجایی؟
تا مردم من با اتکای به تو اعتبارشان، عزتشان و لیاقتشان را باز یابند.
بگردید میان اینهمه اشتیاق به خدمت یه “آدم” پیدا کنید. به او رای بدهید.
به تزویر، ریا، فریب، بی حیایی و رگ گردن بیرون زدن، به وام ازدواج برای پدر بزرگ و مادر بزرگ، به قول کار برای فرزندنتان، به هم محلی و هم قبیله ای رای ندهید. به توصیه و سفارش رای ندهید.
یک آدم پیدا کنید
به کودکانِ بزرگ سال رای ندهید
#رضا_هوشمند