اگر بدانیم تعارض بین افراد خانواده، طبیعی است، بهتر آن را میپذیریم و در مسیر کتمانش گام بر نمیداریم.
تعارض امری طبیعی است و حل نشدن آن غیر طبیعی است.
کارگاه حل تعارض نوجوانان و جوانان با خانوادههایشان؛ با ظرفیت آگاهی بخشی، شناساندن راهکارها، بررسی تعارضها، بیان تجربههای زیستهی نوجوانان و جوانان با خانوادههایشان؛ در محل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار شد.
کارگاههای مهارت ارتباطی با همت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شماره دو، با مدیریت سرکار خانم امیرفخریان، سالهاست برگزار میشود.
هدف برگزار کنندگان کارگاههای مهارت ارتباطی، توسعه فردی و مهارتهای زندگی، آگاهی بخشی به مخاطبان که همانا؛ نوجوانان و جوانان و خانوادههای آنها؛ به مشکلات رابطه، راهکارهای حل و فصل تعارضها، ایجاد ارتباط موثر، سالم و آرام بوده و هست.
این کارگاه پیرامون تعارض بین فرزندان و خانواده در دو بخش مستقل، با حضور والدین و نوجوانان در چهارم اسفند ماه 1402 برگزار شد.
هر چه کودکان بزرگتر میشوند، شرایط بروز تعارض بین والدین و نوجوانان هم افزایش پیدا میکند، بنابراین برای کاهش این تضادها باید چارهای اندیشیده شود. امروزه والدین همواره از این موضوع شکایت کرده که نوجوانشان خلاف صحبت آنها عمل میکند، از سوی دیگر نوجوانان هم میگویند که والدینشان، آنها را به خوبی درک نمیکنند. بهراستی علت تضاد بین والدین و فرزندان از کجا ناشی میشود و حل نشدن این تعارضها چه پیامدهایی را به دنبال دارد؟
– چرا والدین و فرزندان زبان یکدیگر را به خوبی متوجه نمیشوند؟
پاسخ: آنچه که تعیین کننده نوع رفتار بین والدین و فرزندان در دوران نوجوانی است، از سن ۲ سالگی پایهگذاری میشود. زمانی که کودک ۲ ساله به تواناییهای خود پی میبرد و مستقل عمل میکند، اگر والدین به طور صحیحی با او برخورد کنند و او را بپذیرند، در دوران نوجوانی با مشکلات کمتری مواجه میشوند.
در دوره نوجوانی، نوجوان تواناییهای خود را درک کرده، استقلال طلب میشود و تمایل دارد که دنیای خود را بسازد، بنابراین اگر روابط خوبی با والدین خود نداشته باشد، ترجیح میدهد که همواره با آنها مخالفت کند حتی اگر والدینش راه درستی به او پیشنهاد داده باشند؛ پس از دوران کودکی والدین باید روابط صحیحی با فرزندان خود برقرار کنند و زمانی را به بودن در کنار آنها اختصاص دهند، این موضوع بیانگر این مطلب است که فرزندان برای والدین مهم هستند، همچنین کودکان یاد میگیرند که از بودن در کنار والدین خود در فضایی به دور از بایدها و نبایدها لذت ببرند.
برخی والدین تصور میکنند که فرزند نوجوانشان دیگر به دریافت محبت به شکل فیزیکی و کلامی نیازی ندارد، این در صورتی است که در دوران نوجوانی فرد ترجیح میدهد بیشتر در دنیای خود فرو برود و از خانواده فاصله بگیرد، والدین میتوانند با نزدیک شدن به دنیای نوجوان، ارتباط خود را با فرزندشان حفظ کنند، علایق او را بشناسند و به او بیشتر نزدیک شوند.
والدین باید با فرزندان خود همدلی کنند. اگر در یک گفتوگو هر دو طرف قصد داشته باشند تا صحبت خود را به کرسی بنشانند، این مکالمه نتیجهای نداشته و این ارتباط قطع میشود. مشکل شایعی که امروزه بین والدین و نوجوانان وجود دارد، این است که والدین همواره تمایل دارند که فرزندشان در دوران نوجوانی همانند کودکی حرف گوشکن باشد، اما به علت اینکه در این دوران فرد توانمندیهای بیشتری نسبت به گذشته دارد و مستقل شده است، والدین نباید همچون قبل انتظار داشته باشند تا فرزندشان با آنها مخالفت نکند. این مخالفتها پایهگذار زندگی نوجوان است و اعتماد به نفس او را شکل میدهد. اگر نوجوان نتواند نظر خود را ابراز کند، به طور قطع در زندگی اجتماعیاش هم با مشکل روبرو میشود.
نتایج یک پژوهش نشان میدهد که داشتن فرزندانی شاد، سالم و مولد، حاصل والدگری مؤثر است و خانواده و شیوه فرزندپروری از مهمترین عوامل رشد روانی-اجتماعی فرزندان است.
تعارضات والد-نوجوان، از مهمترین مشکلات خانوادههای دارای فرزند نوجوان است که عوامل بسیاری در ایجاد آن و تعارضات نقش دارند.محققان گسترش رسانههای جدید، توسعه آموزش، دسترسی به اطلاعات، رشد فردگرایی، تغییر گروه مرجع و پیدایش ارزشها، تغییرات زیست شناختی و روانشناختی مربوط به بلوغ، رشد شناختی نوجوان، خودمختاری و استقال طلبی نوجوان، سبک دلبستگی نوجوان و گروه همسالان و دوستیهای دوران نوجوانی، سبکهای فرزندپروری، تعارض زناشویی، پایگاه اجتماعی- اقتصادی خانواده، سبک حل تعارض والدین و نوجوان، مهارتهای ارتباطی والدین و نوجوان و ویژگیهای شخصیتی والدین و نوجوان، تغییرات زیست شناختی، شناختی، اختلاف در ادراک، پیچیده شدن مسائل هویتی، جنسیت، انتخابهای زندگی و پیشرفت، تغییر در ارتباط و قدرت، تغییر در دلبستگی، ارزشها، بهره کشی والدین و خودمحوری نوجوانان را از عوامل مؤثر بر تعارضات والد-نوجوان میدانند.
در پژوهشی مدل مفهومی عوامل زمینه ساز تعارضات والد-نوجوان از دیدگاه والدین مورد بررسی قرار گرفت.در این پژوهش آمده است: «تعارضات والد-نوجوان، از مهمترین مشکلات خانوادگی و فرایندی است که عامل اساسی آن ادراک یا احساس ناسازگاری است و میتواند درون فرد، میان دو یا چند نفر، گروه یا سازمان اتفاق بیفتد و حالت پنهان یا آشکار داشته باشد و نقشی بسیار مؤثر در ایجاد مشکلات عاطفی، رفتاری، شناختی اعضای خانواده به ویژه نوجوانان دارد.»در این پژوهش که جامعه مورد مطالعه آن همه والدین دانش آموزان دورۀ متوسطه ای بودند که حداقل یکی از فرزندان آنها در دورۀ متوسطه مشغول به تحصیل بودند، تجربه طلاق نداشتند، هر دو والد در قید حیات بودند و با نوجوان در زیر یک سقف زندگی میکردند، در شش ماهه اول سال تحصیلی، حداقل یک بار برای دریافت خدمات راهنمایی و مشاوره به مراکز مشاوره آموزش و پرورش و واحد مشاوره مدارس مراجعه کرده بودند، شکایت و نارضایتی از روابط با نوجوان داشتند و در پرسشنامه تعارضات والد-نوجوان محقق ساخته (نسخه والد)، نمره بالاتر از میانگین کسب کرده بودند. دلیل در نظر گرفتن معیارهای ذکر شده این بود که والدین، پدیده تعارض را در فرایند زندگی تجربه کرده باشند و بتوانند تجارب خود را در زمینه موضوع مورد مطالعه به خوبی بیان کنند.نتایج حاصل از این پژوهش، نشان میدهد که عوامل زمینه ساز تعارضات والد-نوجوان را میتوان در چهار گروه اصلی (عوامل مربوط به نوجوان، والدین، خانواده و جامعه)، قرار داد. همچنین نتایج کدگذاری محوری و گزینشی، نشان داد که سبک فرزندپروری ناکارآمد والدین، مهمترین مقوله است که شامل چهار مفهوم سبک فرزندپروری مستبدانه، سهل گیرانه، طردکننده و بی تفاوت میشود و بیانگر نگرشهایی است که والدین نسبت به فرزندان خود دارند، معیارها و قوانینی است که برای فرزندان خویش وضع میکنند و روشهایی است که برای تربیت فرزندان خود به کار میگیرند.
در نهایت این نتایج نشان میدهد، داشتن فرزندانی شاد، سالم و مولد، حاصل والدگری مؤثر است و خانواده و شیوه فرزندپروری از مهمترین عوامل رشد روانی-اجتماعی فرزندان است.این پژوهشگران تاکید میکنند: والدینی که محور روابط و برخوردشان بر اساس قدرت، خشونت، خود محوری و پرهیز از مشورت با اعضای خانواده است یا به تمایلات و خواستههای فرزندان، بیش از اندازه اهمیت میدهند، نظارتشان ضعیف، روابطشان سرد و بی روح، انتظاراتشان خارج از توان نوجوان و نسبت به او بی تفاوت و او را طرد کرده اند، فضای زندگی را آلوده و غیر قابل تحمل میکنند.
این گروه از والدین با تعیین و تحمیل برنامه فشرده روزانه، اصرار و پافشاری بر دیدگاه خود، کنترل و مراقبت بیش از حد، دخالت زیاد در مسائل شخصی، تحمیل عقاید، خشونت کلامی و فیزیکی، محدودیتهای زیاد، تصمیم گیریهای بدون مشورت، مقایسه کردن، تحقیر و سرزنش، انتقادات زیاد، بزرگنمایی مسائل، دستور دادن، مدیریت مالی سختگیرانه، ممانعت از فعالیتهای گوناگون به دلیل پیشرفت درسی، ترس و دلهره، تعیین شرایط سخت در انجام دادن فعالیتها، محبت کم، قوانین زیاد خانه، بیتفاوتی، عدم ثبات در اجرای قوانین و مقررات، شرایط را سخت و بر راهبردهای والدین و نوجوانان و در نتیجه ایجاد تعارض مؤثرند.در نهایت این تیم تحقیقاتی معتقدند که بر اساس نتایج به دست آمده میتوان چنین بیان کرد که والدین و روشهای تربیتی آنها بیشترین نقش را در ایجاد مشکلات، به ویژه تعارض میان آنها و نوجوانشان دارد.
#مهارتهای زندگی
#خودآگاهی
#کارگاه های ارتباطی
#کارگاه حل تعارض
#کارگاه های مهارتی
#کانون پرورش فکری