روز دختر فقط همین امروز آن هم در تقویم مبارک است.
فضای مجازی هم میتواند قدری به شان و منزلت دختران توجه کند.
منعی هم نیست که با شاخ نبات و سیب سرخ و یاس امین الدوله و لاله صحرا و پونه وحشی کوهی خطابش کنید یا گل رز در باغچه که دوره گردِ ترانه خوان، نامش را با بغض تلاوت کند.
فقط توجه شود همین امروز از آغاز ساعتِ طرح ترافیک میتوانید دختر را مورد تکریم زبانی و قلمی قرار دهید و بگویید مهربانِ بابا، راز دارِ خواهر و عشق برادر و برکتِ خانه و ترانه زندگی و … تا پاسی از شب یا همان ساعتِ صفر بیشتر ادامه ندهید.
از ساعت صفر، اجتماع بیشتر از دو نفر برای تجلیل و تبریکِ روز دختر، نیاز به مجوز دارد و تا تکلیف متروپل مشخص نشده مجوزی صادر نمیشود.
وقتی به دنیا آمدم همه گفتند تبارک الله؛مادرم چیزی نگفت.
وقتی خواهرم آمدنی شد، همه گفتند عیب ندارد سالم باشد؛ مادرم باز هم چیزی نگفت.
مادرم از نسل دیروز است همان نسل که سکوت یعنی نجابت.
امروز خواهر نزدیک غم و شادی خانه است و آن تبارک الله دور از از مهربانی.
یادمان دادند فقط به سلامتِ دخترانمان فکر کنیم و زنده نگه داشتنشان.
دخترانِ نسل من و دختران نسل نو اندیش تو، همه شرایط ایاب الذهاب برای به دنیا آمدن تا زنده بودن و سپس جان به جان آفرین تسلیم کردن و مردن را دارند.
پس چه میخواهند؟!
چرا اینقدر زیاده خواه شدهاند؟!
اما زندگی چیز دیگری است.
اینها که امروز به گمان استیفای حق خود از صبح تا شام کافه را، و از شب تا صبح، فکر هم میزی فردا را با خود دارند هم رو دست خوردهاند.
دختران سرودهایِ انقلابی و دختران ترانههایِ اعتراضی هم دخترانگی خود را سرمایه کردهاند.
فردا صبح پس از تکریم و تجلیل و لوح، دخترکِ موی پریشان و دخترک موی پنهان هر دو فقط به زنده بودنشان خواهند پرداخت.
وسایل ایاب الذهاب از لحظه تولد تا مرگ هم فراهم است.
بلند نخندید سلامتتان لکه دار میشود.
اگر پی شادی هستید نه شادی آگاهانه که مبتنی بر فطرت انسان است شادیهای عصبی و پر ابهام امروزی و شالهای افتاده از سر و ارتباطهای خارج از قاعده بهتر است؟!
اگر نه خودتان را در حبس کنید و ندا سر دهید که آزادیم.
و بدانید یا باید در کارتن شکستنی بنشینید و یا شکسته شوید زیر پایه های میزهای کافه ها و غرق در دود پسرکان سیگار.
انگار راه میانه ای برای دختران این نسل به نام آگاهانه زندگی کردن و ابزار نبودن نیست.
شما را چه به آگاهی.
تو هم که یک سال و نیم بیشتر نداری و این قدر موهایت، این زبانههای آتش را مخفی میکنی و فقط سرود آن هم از نوع شبکه یک تلوزیون را بلدی، تو هم باختهای.
دختر یعنی باختن، یعنی یک معطلی بزرگ، یک بی کاری و بی عاریِ عظیم بین نوزادی تا خانه بخت(با این وضع مملکت اگر بختی در کار باشد)
اصلا چرا بخت یعنی رفتن؟!
دختر یعنی یک ماجرای گنگ بین پستانک تا ادعای آزاد سازی نسلی که سوخته است و غافل از اینکه کبریت در دست خودی است و برای سقوط نیاز به بی خودی و اجنبی نیست.
دختران مانیکور و کافه، شما را میگویم.
دختر نه دسته گل است که پژمرده خواهد شد، نه شاخ نبات که چایِ تلخ او را در خود میبلعد.
دختر خاک است
نور است
آفتاب است
و اینکه چرا بازیش میدهیم و هرجا روبانی در کار است لباس نو تنش میکنیم و سرود خوانش میکنیم و تحسین و دست به سرش میکشیم یعنی یک ابزار.
فردا با همان دست لباسش را از پشت می کشیم و در مسابقه دویِ زندگی به بهانه سلامت نگه داشتنش، نگه میداریمش.
پی نوشت: پدر دختری بودن حتما تجربه نابی است و خداوند باید دوستتان داشته باشد که دختر دارید.
وقتی ببینی آفتاب در حریم امن خانواده مشغول بزرگ شدن است و تو بی هیچ مانعی برای رصد کهکشان خانه او را میبینی و می شنوی حتما تجربه نابی است.
برای آنان که دختر دارند، آنان که یک قواره بزرگ از بهشت را در خانه دارند از خداوند همراهی و حمایت آگاهانه برایشان میخواهم و اینکه بدانیم، دختر کالا نیست که در کارتن محکم نگه داری شود و روی پیشانبش بنویسیم با احتیاط حمل شود شکستنی است
دختر انسان است
باید ببیند، بشنود و ما در کنارش آزادیش را، انتخابش را ارج بنهمیم
و بدانیم اگر آگاهانه پدر یا مادر شدهایم
اگر آگاهانه او را تربیت کردهایم
او هم آگاهانه انتخاب خواهد کرد
و اگر خطایی دیدیم؛ به انتخاب و رفتارمان باز گردیم.
خطا در ریز رفتارهایِ دختران وطن نیست، ماجرای خطاهای درشتِ زندگی خود ماست.
راستی دختران وطن!
آزادی با آزادگی توفیر دارد.
اینکه برای شال سرشان و مانتوی کوتاه آنها یک تیم تخصصی که جملگی کم پو و طاس هستند تصمیم میگیریم هم یعنی دختر ابراز است و نتیجه اش مغنعه که نماد خوب حجابی است را وقت خروج از مدرسه دور دست میچرخانند و بدون اینکه بدانند با قاعده ما لجاجت میکنند.
اینکه در انتخابات با موهای بلوند میتوان رای داد اما در ماشین باید جریمه داد یعنی دختر ابزار است.
اینکه خط کشی کنیم و دخترانمان را مثل مرزهای مسخره جغرافیایی با حجاب و بد حجاب و ارزشی و بی ارزش بخوانیم یعنی خطا.
دخترانمان هم که پی آگاهی از ماهیت انسانی خود نیستند و بسته به مدرسه ای که درس میخوانند حجاب سر میکنند یا کلاس حرکات موزون ثبت نام میکنند.
طرفدار گروه موسیقی خاور دور میشوند یا چشم و گوش بسته دنبال خاور خانم نزدیک.
روز دختر را از تقویمتان بردارید
بگذارید نفس بکشند این برگ های پر از رویداد تقویم.
بگذارید دختران بزرگ شوند
حتما اشتباه خواهند کرد
کمکشان کنید تا چراغ راهشان شود.
دخترانی با تن سالم و روحی بیمار جامعه فردا را از این که هست بیمار تر میکنند.
دختران نه سیب سرخند که بتوان گازشان زد
نه شاخ نبات که چای تلخ زندگی در تباهی خود حلشان کند و نه یاس امین الدوله که سرشان فقیر شانه کسی باشد.
دختر نور است، خاک است
دختر آفتاب است
دختر، دختر است.
روز دختر فقط همین امروز آن هم در تقویم مبارک است.
فضای مجازی هم میتواند قدری به شان و منزلت دختران توجه کند.
منعی هم نیست که با شاخ نبات و سیب سرخ و یاس امین الدوله و لاله صحرا و پونه وحشی کوهی خطابش کنید یا گل رز در باغچه که دوره گردِ ترانه خوان، نامش را با بغض تلاوت کند.
فقط توجه شود همین امروز از آغاز ساعتِ طرح ترافیک میتوانید دختر را مورد تکریم زبانی و قلمی قرار دهید و بگویید مهربانِ بابا، راز دارِ خواهر و عشق برادر و برکتِ خانه و ترانه زندگی و … تا پاسی از شب یا همان ساعتِ صفر بیشتر ادامه ندهید.
از ساعت صفر، اجتماع بیشتر از دو نفر برای تجلیل و تبریکِ روز دختر، نیاز به مجوز دارد و تا تکلیف متروپل مشخص نشده مجوزی صادر نمیشود.
وقتی به دنیا آمدم همه گفتند تبارک الله؛مادرم چیزی نگفت.
وقتی خواهرم آمدنی شد، همه گفتند عیب ندارد سالم باشد؛ مادرم باز هم چیزی نگفت.
مادرم از نسل دیروز است همان نسل که سکوت یعنی نجابت.
امروز خواهر نزدیک غم و شادی خانه است و آن تبارک الله دور.
یادمان دادند فقط به سلامت دخترانمان فکر کنیم و زنده نگه داشتنشان.
دخترانِ نسل من و دختران نسل نو، همه شرایط ایاب الذهاب برای به دنیا آمدن تا زنده بودن و سپس جان به جان آفرین تسلیم کردن و مردن را دارند.
پس چه میخواهند؟!
چرا اینقدر زیاده خواه شدهاند؟!
اما زندگی چیز دیگری است.
اینها که امروز به گمان استیفای حق هم از صبح تا شام کافه را، و از شب تا صبح فکر هم میزی فردا را با خود دارند هم رو دست خوردهاند.
دختران سرودهایِ انقلابی و دختران ترانههایِ اعتراضی هم دخترانگی خود را سرمایه کردهاند.
فردا صبح پس از تکریم و تجلیل و لوح، دخترک موی پریشان و دخترک موی پنهان هر دو فقط به زنده بودنشان خواهند پرداخت.
وسایل ایاب الذهاب از لحظه تولد تا مرگ هم فراهم است.
بلند نخندید سلامتتان لکه دار میشود.
اگر پی شادی هستید نه شادی آگاهانه که مبتنی بر فطرت انسان است شادیهای عصبی و پر ابهام امروزی و شالهای افتاده از سر و ارتباطهای خارج از قاعده بهتر است؟!
اگر نه خودتان را در حبس کنید و ندا سر دهید که آزادیم.
شما را چه به آگاهی.
تو هم که یک سال و نیم بیشتر نداری و این قدر موهایت این زبانههای آتش را مخفی میکنی و فقط سرود آن هم از نوع شبکه یک تلوزیون را بلدی، تو هم باختهای.
دختر یعنی باختن، یعنی یک معطلی بزرگ، یک بی کاری و بی عاریِ عظیم بین نوزادی تا خانه بخت(با این وضع مملکت اگر بختی در کار باشد)
اصلا چرا بخت یعنی رفتن؟!
دختر یعنی یک ماجرای گنگ بین پستانک تا ادعای آزاد سازی نسلی که سوخته است و غافل از اینکه کبریت در دست خودی است و برای سقوط نیاز به بی خودی و اجنبی نیست.
دختران مانیکور و کافه شما را میگویم.
دختر نه دسته گل است که پژمرده خواهد شد، نه شاخ نبات که چای تلخ او را در خود میبلعد.
دختر خاک است
نور است
آفتاب است
و اینکه چرا بازیش میدهیم و هرجا روبانی در کار است لباس نو تنش میکنیم و سرود خوانش میکنیم و تحسین و دست به سرش میکشیم یعنی یک ابزار.
فردا با همان دست لباسش را از پشت می کشیم و در مسابقه دویِ زندگی به بهانه سلامت نگه داشتنش، نگه میداریمش.
پی نوشت: پدر دختری بودن حتما تجربه نابی است و خداوند باید دوستتان داشته باشد که دختر دارید.
وقتی ببینی آفتاب در حریم امن خانواده مشغول بزرگ شدن است و تو بی هیچ مانعی برای رصد کهکشان خانه او را میبینی و می شنوی حتما تجربه نابی است.
برای آنان که دختر دارند، آنان که یک قواره بزرگ از بهشت را در خانه دارند از خداوند همراهی و حمایت آگاهانه برایشان میخواهم و اینکه بدانیم، دختر کالا نیست که در کارتن محکم نگه داری شود و روی پیشانبش بنویسیم با احتیاط حمل شود شکستنی است
دختر انسان است
باید ببیند، بشنود و ما در کنارش آزادیش را، انتخابش را ارج بنهمیم
و بدانیم اگر آگاهانه پدر یا مادر شدهایم
اگر آگاهانه او را تربیت کردهایم
او هم آگاهانه انتخاب خواهد کرد
و اگر خطایی دیدیم؛ به انتخاب و رفتارمان باز گردیم.
خطا در ریز رفتارهایِ دختران وطن نیست، ماجرای خطاهای درشتِ زندگی خود ماست.
راستی دختران وطن!
آزادی با آزادگی توفیر دارد.
اینکه برای شال سرشان و مانتوی کوتاه آنها یک تیم تخصصی که جملگی کم پو و طاس هستند تصمیم میگیریم هم یعنی دختر ابراز است و نتیجه اش مغنعه که نماد خوب حجابی است را وقت خروج از مدرسه دور دست میچرخانند و بدون اینکه بدانند با قاعده ما لجاجت میکنند.
اینکه در انتخابات با موهای بلوند میتوان رای داد اما در ماشین باید جریمه داد یعنی دختر ابزار است.
اینکه خط کشی کنیم و دخترانمان را مثل مرزهای مسخره جغرافیایی با حجاب و بد حجاب و ارزشی و بی ارزش بخوانیم یعنی خطا.
دخترانمان هم که پی آگاهی از ماهیت انسانی خود نیستند و بسته به مدرسه ای که درس میخوانند حجاب سر میکنند یا کلاس حرکات موزون ثبت نام میکنند.
طرفدار گروه موسیقی خاور دور میشوند یا چشم و گوش بسته دنبال خاور خانم نزدیک.
روز دختر را از تقویمتان بردارید
بگذارید نفس بکشند این برگ های پر از رویداد تقویم.
بگذارید دختران بزرگ شوند
حتما اشتباه خواهند کرد
کمکشان کنید تا چراغ راهشان شود.
دخترانی با تن سالم و روحی بیمار جامعه فردا را از این که هست بیمار تر میکنند.
دختران نه سیب سرخند که بتوان گازشان زد
نه شاخ نبات که چای تلخ زندگی در تباهی خود حلشان کند و نه یاس امین الدوله که سرشان فقیر شانه کسی باشد.
دختر نور است، خاک است
دختر آفتاب است
دختر، دختر است.
پی نوشت: پدر دخنری بودن حتما تجربه نابی است و خداوند باید دوستتان داشته باشد که دختر دارید.
وقتی ببینی آفتاب در حریم امن خانواده مشغول بزرگ شدن است و تو بی هیچ مانعی برای رصد کهکشان خانه او را میبینی و میشنوی حتما تجربه نابی است.
برای آنان که دختر دارند، آنان که یک قواره بزرگ از بهشت را در خانه دارند از خداوند همراهی و حمایت آگاهانه میخواهم و اینکه بدانیم، دختر کالا نبست که در کارتن محکم نگه داری شود و روی پیشانبش بنویسیم با احتیاط حمل شود شکستنی است
دختر انسان است
باید ببیند، بشنود و ما در کنارش آزادیش را، انتخابش را ارج بنهمیم
و بدانیم اگر آگاهانه پدر یا مادر شده ایم
اگر آگاهانه او را تربیت کردهایم
او هم آگاهانه انتخاب خواهد کرد
و اگر خطایی دیدیم؛ به انتخاب و رفتارمان باز گردیم.
خطا در ریز رفتارهای دختران وطن نیست، ماجرای خطاهای درشتِ زندگی خود ماست.
راستی دختران وطن!
آزادی با آزادگی توفیر دارد.رضا هوشمند
احسنت و آفرین به چنین قلمی که متعلق است به فردی که هم جنس من نیست ولی دقایق و عمر را با من نفس کشیده است. جاری زندگی است که می توان در هر گاهی چند باره خواندش. توفیق و توانایی و تندرستی همراه همیشگی شما باشد.
درو و سلام و مهر بر نویسنده خوش ذوق خون گلها و … اینکه به چشم و دل نویسنده و مترجم خوش ذوق مشق شب آمده است جای خوشحالی دارد. حالتان خوب و دلتان روشن