کتاب گفت و گوهایی در باب دیپلماسی توئیتری ایران در برابر آمریکا در مقطع خروج آمریکا از برجام 2018 منتشر شد.
دنیای امروز با تحولات اخیر در عرصة ارتباطات به شکلی بههمپیوسته کانونی برای ارتباط مداوم و اثرگذاری لحظهای شده است. ابزارهای گوناگون دنیای جدید بسیار متفاوت از گذشته راه ارتباط را تسهیل، کوتاه و سریع کردهاند. امروز پردة تازهای از ارتباطات در جهان شکل گرفته که شاید آن را بتوان پردة ماقبل آخر نامید.
پردة نمایش تاریخ تمدن بشری است. تاریخ تمدن بشری زمانی جان گرفت که صنعت چاپ همچون هدیهای شگفتانگیز تصویر تازهای از جهان را برای بشریت گشود و به عصر تحولات ارتباطات تصویری رسانهای رسید و سپس اینترنت دریچهای تازه را به روی آدمی میگشاید که شاید به اندازة سیب نیوتن یا نظریة گردش زمین به دور خود گالیله تحولی شگرف ایجاد کرد.
در این میان شبکههای رسانهای بستری بودند که توانستند زبان گویای ارتباطی در نوع جدید باشند. یاهو، گوگل، ام اس ان، ایمیل، چت، یاهو مسنجر، وبلاگ، فیسبوک و … تا رسید به وایبر، تلگرام، اینستاگرام، یوتیوپ و توییتر و…. جملگی بسترهای گوناگون برای توسعة ارتباط بود. درواقع ارتباط آدمها از راه دور، اتفاقی که عجیب مینمود، حالا با این ابزارهای سهلالوصول بهراحتی در دسترس همه است. فرستادن تصویر و صدا و ویدئو که قبلاً با اساماس ناممکن بود، حالا با این برنامهها یکی پس از دیگری کاملتر و مفصلتر ممکن شده است.
توییتر که در لغت به معنی «جیکجیککردن» (صدا کردن) است، بسیار پرطرفدار شد و نوع دیگری از ارتباط را به عرصة سیاست سوق داد که تا پیش از آن به صورت جستهگریخته در فیسبوک دیده میشد. توییتر تحولی را در عرصة سیاست بینالملل ایجاد کرد که شاید پیش از این به صورت محدود در روزنامهها و سایتها و فیلمها قابل مشاهده بود اما اثربخشی آن در توییتر بسیار متفاوت و دور از تصور بود.
به اعتقاد برخی از محققان، توییتر به لحاظ ساختار ویژهاش بهسرعت به جایگاه اول دیپلماسی دیجیتال تبدیل شده است بهطوری که 97 درصد از دولتهای عضو سازمان ملل در سال 2018 حساب توییتری داشتند. این بدان خاطر است که برخلاف سایر رسانههای اجتماعی مانند فیسبوک و اینستاگرام، اساس ارتباط در توییتر مبتنی بر نوشتار است و از این روی، قابلیت بهتری برای روایتگری دارد. ویژگی دیگر توییتر، تأکید بر موجزگویی در آن است، یعنی جان کلام بایستی در 280 کاراکتر بیان شود. توییتر با شعار «چه کار میکنید؟ پا به میدان وب ۲٫۰ گذاشت امّا در نوامبر سال ۲۰۰۹ میلادی این شعار به «چه چیزی در حال رخ دادن است؟» تغییر کرد. این دو شناسه به قدری نو بود که بهسرعت در بین کاربران اینترنت به محبوبیّت رسید. در توییتر افزون بر فرستادن نوشتار، میتوان فیلم، عکس و صدا نیز فرستاد.
یکی از مسائلی که همیشه در دیپلماسی سنتی مورد توجه بوده، حاشیههای مباحث در این نوع ارتباطات بوده است درحالیکه شاید پیام اصلی در دو یا سه عبارت قابل تدقیق است. توییتر این فرصت را ایجاد کرد که در شرایطی که مخاطب نیازمند دانستن اصل مسئله است با موجزگویی و گزیدهگویی و صریحگویی اصل موضوع در اختیار مخاطب قرار گیرد. این مهم آنچه را که «سرریز اطلاعات»[1] نامیدهاند، به کنار گذاشته تا توجه اصلی بر موضوعِ مورد بحث ممکن شود. بسیاری از صاحبنظران به این نکته توجه کردهاندند که پیام اصلی در میان پیامهای متعددی که در ارتباطات دیپلماسی مطرح میشود کمتر دیده میشود یا شاید اصلاً دیده نشود لذا از آنجا که کارکرد توییتر تمرکز بر موضوع اصلی است، آنها وارد موضوع دیپلماسی دیجیتالی یا تویپلوماسی[2] شدهاند، عرصهای تازه برای انتقال پیام، که شاید بتواند ضمن آشکارسازی پیام فهم آن را نیز راحتتر کند.
در مطالعات زیادی که از سوی پژوهشگران صورت گرفته مسائلی چون دور از تشریفات بودن گفتوگو در دیپلماسی توییتری و فعالسازی ارتباطات کوتاه و مؤثر مورد تأکید واقع شده اما شاید حقیقت آن باشد که توییتر دیپلماسی را یک گام به پیش رانده و آن را به ادبیات دموکراتیک نزدیکتر ساخته است.
امروزه دولتها بهطور وسیعی از زیستبوم دیجیتال و بهخصوص توییتر برای ارتقای وجهة ملی خود و در نتیجه کسب قدرت نرم بهره میجویند. دولتها باور دارند که دیپلماسی عمومیِ متکی به رسانه، اکنون ظرفیت انکارناپذیری برای هویتسازی و اعتمادسازی ایجاد کرده است. منطق کوتاهگویی و سریعگویی منجر به خلق رویکردی متفاوت شده و حاشیهها را کنار زده و حقایق را آشکار کرده است، آنهم در معرض افکار عمومی جهانی! شاید از این جهت است که اکثر قریب به اتفاق رهبران کشورهای جهان حساب توییتری ساختهاند. آنها میدانند که گسترة دیپلماسی اکنون در پشت درهای بسته و صحبتهای درگوشی شاید گشایشی ایجاد کند اما کافی نیست.
توییتر بستری است که از سال 2007 وارد عرصة ارتباطات شد و شاید اولین سیاستمداری که از آن بهره گرفت باراک اوباما ریسجمهور اسبق آمریکا بود. پس از آن جایگاه و رتبة خوبی در بین عموم مردم برای خود باز کرد و نه فقط نخبگان و سیاستمداران، بلکه عموم به آن روی آوردند. این شبکة اجتماعی در سال ۲۰۲۰ در حدود ۳۶۰میلیون دنبالکننده داشت و جایگاه خوبی را در موضوعات مختلف از جمله انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا برای خود ایجاد کرد. ۳۷ درصد کاربران توییتر بین ۱۸تا ۲۹ ساله و ۲۵ درصد بین ۳۰ تا ۴۹ سالهاند (فینیزاده 1399). این شبکة اجتماعی جهانی پیامهای کوتاه با حداکثر 140 نویسه[3] را رد و بدل میکند (البته اکنون به 280 کاراکتر تغییر یافته و امکان استفاده از عکس و فیلم را نیز اضافه کرده است) و منبعی برای تولید خبر از سوی رسانهها و فعالان رسانهای و شبکههای اجتماعی برای تعامل و گفتوگو است. البته امروزه توییتها قادرند با ارسال پیامهای کوتاه، احتمالات متفاوتی را در روابط دیپلماتیک ایجاد و سیر سیاست خارجی کشورها را تغییر دهند. در میان شبکههای اجتماعی، توییتر از جمله ابزارهای قدرتمندی است که در چند سال اخیر اثرات زیادی در حوزة سیاست خارجی کشورهای مختلف داشته است.
بیش از 856 حساب کاربری در توییتر به رهبران و رؤسای ملتها و وزاری خارجه و سایر سیاستمداران اختصاص دارد. تعداد 178 کشور یعنی 97 درصد از دولتهای عضو سازمان ملل حساب توییتری با میانگین تقریبی 356 میلیون نفر دنبالکننده دارند. تمام رهبران کشورهای عضو گروه 20 (بهجز آلمان) و نیز گروه هفت در این شبکه عضویت دارند twiplomacy 2017)). بر اساس تحقیقات سال 2020 تعداد 189 کشور بهصورت رسمی و شخصی در توییتر هستند (tankovska 2021). پیشنۀ بهرهبرداری سیاستمداران از توئیتها را میتوان به ترزا می، نخستوزیر انگلیس نسبت داد که در سال 2016 به توییتر پیوست و در مدت چهار سال، یک هزار و 354 توییت زد (بهطور خاص، در ده روز یعنی از 11 تا 21 ژانویه 2019، تعداد 12 تا توییت زد). امانوئل مكرون، رییسجمهور فرانسه در سال 2013 به توییتر پیوست و تاكنون 7هزار و 855 توییت داشته كه 13 توییت آن مربوط به ده روز اول 2020 بوده است. تعداد پستهای اینستاگرامی آنگلا مركل، صدراعظم آلمان در این همین مدت 7 عدد بوده است. هایكو ماس، وزیر خارجة آلمان از سال 2009 به توییتر پیوسته و تاكنون 5هزار و 194 توییت زده كه 21 توییت آن در همین زمان ارسال شده است. محمد جواد ظریف از سال 2009 تاكنون به توییتر پیوسته و 522 توییت زده (لامعزاده، 1397).
توییتر همانطور که تریبون حامیان این مذاکرات و توافقها بود، مورد استفادۀ مخالفان نیز قرار گرفته است. برخی از سناتورهای آمریکایی و بزرگترین مخالفان توافق برجام یعنی بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل نیز از توییتر استفاده کردهاند. نقشی که توییتر طی مذاکرات هستهای ایران با گروه 5+1 بازی کرد، آنقدر تاثیرگذار بود که کاخ سفید حساب رسمی TheIranDeal@ را برای این موضوع راهاندازی کرد تا با هدایت روابط، مناسبات تجاری، علمی، فرهنگی و سیاسی در سطح بینالمللی به تشریح و دفاع از توافق هستهای با ایران بپردازد و در این زمینه با کاربران گفتوگو کند (کهنچی، 1394). در واقع توییتر شبکة اجتماعیای است که به دلیل پر مخاطب بودن[4] و دنبالکنندگی و در عین حال سرعت دسترسی و کوتاه بودن، به شبکة خاص سیاسیـاجتماعی مبدل شده است. توییتر در قالب رسانة اجتماعی، یک شبکه اطلاعرسانی جهانی است که پیامها در آن برای همة جهان قابل مشاهده است، نه فقط برای اعضای گروه و این ویژگی توییتر توانسته تأثیر چشمگیری در معادلات سیاسی بر جای بگذارد.
با این نگاه توییتر در ایران نیز مخاطبانی خاص پیدا کرده است؛ بهخصوص با ورود وزیر خارجة ایران به این عرصه، کارکرد آن بهطور متفاوتی مورد توجه قرار گرفت. وزیر خارجة ایران فعالیت توییتری خود را از زمان مذاکرات برجام گسترش داد. البته با توجه به فیلترینگ توییتر در سال 1388 او به زبان اینگلیسی در توییتر فعالیت میکرد. پس از او رهبر جمهوری اسلامی ایران و حسن روحانی رئیس جمهور فعالیت توییتری خود را به زبان انگلیسی آغاز کردند. اوج رویکرد توییتری ایران با حضور سه نمایندة دیپلماسی کشور، در دورة ترامپ یعنی از سال 2016 به بعد بود. ترامپ که از زمان فعالیتهای انتخاباتیاش انقلابی در توییتر به راه انداخته بود، در طول دورة ریاست جمهوری در توییتر به هر مسئلهای اعم از سیاست خارجی تا روابط دوستانه واکنش نشان داد و گوی سبقت را در توییتزنی از همة فعالین ربود.
رهبران ایران نیز با توجه به اهمیت ارتباط دیپلماتیک با آمریکا و موضوع توافق هستهای[5] ـ که در سال 2016 پیش از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا عملیاتی شده بود و بهطور مداوم از سوی ترامپ به «معاملة بد» تشبیه میشد و بهطور مستمر و جدی تهدید به خروج از آن به گوش میرسید (که در نهایت هم در می2018 از آن خارج شد) ـ مصافی توییتری را با آمریکا آغاز کرده بودند که حجم توییتهای ردو بدل شده در این سال بالغ بر 5500 توییت بود. این توییتها بین جان بولتن مشاور امنیت ملی امریکا، مایک پمپئو وزیر خارجه و دونالد ترامپ از سوی آمریکا، و رهبری ایران، رئیس جمهور وقت حسن روحانی و وزیر خارجة وقت جواد ظریف از سوی ایران بود. البته بخشی از این توییتها به مسائل دیگر مربوط میشد، اما موضوع فعالیت توییتری آنهاست.
دراین رابطه با سی نفر از کارشناسان چهار حوزه: خبرنگاری، ارتباطات، روابط بینالملل و علوم سیاسی و دیپلماسی گفتوگو کردم تا دیدگاههای آنها را نسبت به نقش توییتر بهعنوان رسانة جهانی در عرصة دیپلماسی ایران نسبت به آمریکا کسب کنم. این کارشناسان که در حوزههای مختلف فعالیت کردهاند هر یک با توجه به اینکه در عرصة توییتر فعالیت داشته و نظارهگر آن بودهاند ؛دیدگاههای مختلفی ارائه کردهاند که در عرصة تحولات دیپلماتیک برای ایران قابل توجه و ارزشمند است. دیدگاههای آنها دربارة دیپلماسی و رابطة آن با این رسانه و جایگاه شیوههای ارتباطاتی جدید در ادبیات روابط بینالملل از اصلیترین موضوعاتی بود که آنها مورد بحث قرار دادند. نکتة مهمی که توانستم در این مصاحبهها به دست بیاورم، توجه به قدرت نرم بود که امروزه نقش مؤثری در تغییر دادن سیاستها دارد. اگر در گذشته قدرت نرم در قالب فرصتهای دانشگاهی و مدارس و کلاسهای زبان و کارهای فرهنگی صرف خلاصه میشد امروزه قدرت نرم ابزارهای تازهای به دست آورده که یکی از برجستهترین آنها شبکه جهانی توییتر است. قدرت نرم که از منظر جوزف نای در برابر قدرت سخت قرار میگیرد فصل جدیدی از ارتباط را ایجاد کرده که به دور از روشهای سخت قادر است بر تصیمگیریهای دولتها اثربخش باشد. به بیان نای، قدرت نرم برگرفته از سه عنصر ارزشها و فرهنگ و سیاستها است و توییتر میتواند در بازتولید این مفاهیم نقش مؤثر ایفا کند و مفهوم قدرت نرم را برای کشورها تقویت کند.
دراین بستر مفهوم ارتباطات سیاسی که بخشی از حوزه ارتباطات است نقطه کانونی برای اتصال به توییتر بود . هویتسازی، ترمیم نگرشها و اعتمادزایی سه مقولهای است که با تحول تکنولوژی در عرصة ارتباطات این فرصت را برای کشور فراهم ساخته تا دیپلماسی مسیر خود را در بستر این تحولات پویاتر، فعالتر و پر مخاطبتر و اثرگذارتر کند. عناصری که در دسترسی به قدرت نرم برای ایران ضروری است.
در مصاحبههای صورت گرفته دو نکته قابل تأمل بود و همة شرکتکنندگان دراین مصاحبهها به آنها اذعان داشتند: نخست آنکه تحولات چشمگیری در عرصة ارتباطات به وقوع پیوسته که دیپلماسی را تحت تأثیر قرار داده است؛ دوم آنکه این تحولات امروزه بخش بزرگی از زندگی را به خود اختصاص داده که نمیتوان آن را نادیده انگاشت و دایرة تأثیر آن حتی امواج خبری و رفتار سیاستمداران را نیز فراگرفته است.
بخشی از مصاحبهشوندگان به تولید معنا در عرصة توییتر اشاره داشتند که قادر است معانی دیگر را تحت تأثیر قرار دهد و برخی دیگر فعالیت در توییتر را شخصی دانسته و آن را جدا از ظرفیت دستگاه دیپلماسی در ایران دانستهاند و این را در حوزة قدرت دیپلماسی ایران زیر سؤال بردهاند.
برخی از مصاحبهشوندگان فرصت تبادلات پیام در توییتر را میان ایران و آمریکا پذیرفتهاند اما معتقدند پیشتر هم این موارد صورت میگرفت اما به این صورت بر ردوبدل کردن پیامها نظارت وجود نداشت. برخی دیگر فضای عمومی جهانی را در تغییر شیوههای دیپلماتیک پذیرفتهشده دانستهاند، اما اینکه ایران در این مسیر میتواند گامهای بلندی بردارد را با توجه به پشتیبانی نکردن سیاستهای مورد نظر از داخل کشور به دلیل فیلترینگ توییتر مورد تردید قرار دادهاند. درعین حال ذکر این نکته را ضروری میدانم که برداشت نگارنده از مصاحبههای صورت گرفته صرف نظر از رویکردهای شخصی مصاحبهشوندگان، این است که در عرصة دیپلماسی نمیتوان نقش توییتر را نادیده انگاشت. توییتر امروزه بهعنوان یک بازیگر جدید در صحنة بینالمللی حاضر شده که مطالب منتشرشده در آن مورد استناد واقع میشود و ضروری است با توجه به این مهم دستگاه دیپلماسی کشور نسبت به ایجاد ساز وکار لازم جهت بهرهگیری از این ظرفیت تلاش جدی را آغاز کند.
در اینجا شاید بتوان دیدگاهها را به دو دستة مشخص تقسیم کرد: اهالی رسانه و استادان ارتباطات بر نقش اثربخش توییتر بر دیپلماسی ایران تأکید داشتهاند و آن را فرصت میدانند اما دیپلماتها و استادان روابط بینالملل هنوز شیوههای دیپلماسی مرسوم را عامل جدی در قدرت میدانند و نقش توییتر را محدود و جزئی تعریف کردهاند.
در این کتاب مصاحبهها بر اساس دستهبندیِ چهارگانه اهالی رسانه، استادان ارتباطات، استادان روابط بینالملل و علوم سیاسی و دیپلماتها، با توجه به تخصص مصاحبهشوندگان در چهار بخش ارائه شده است (البته برخی از مصاحبهشوندگان تخصصهای مشابه داشتند اما سبقة آنها در موضوعات موجب این تقسیمبندی شده است) تا مخاطبان راحتتر بتوانند دیدگاهها را در چارچوب رابطة موضوع با رویکرد مصاحبهشوندگان کسب کنند. از آنجا که ادبیات توییتری در زبان فارسی محدود است، امید است که این مصاحبهها بتواند راهگشا باشد. یادآور میشود این مصاحبهها در تابستان 1399 شمسی مصادف با 2021 میلادی در خصوص خروج امریکا از برجام که در سال 2018 به وقوع پیوست صورت گرفته است. تلاش نگارندگان بر این بوده که متن مصاحبه دستخوش تغییر نشود و انتشار آن با اجازة مصاحبهشوندگان صورت گرفته است. سبک نگارش به صورت گفتوگو تنظیم شده است و از قالب کتابت و نوشتاری کمی فاصله دارد.
در عین حال ذکر این نکته را ضروری میدانم که برداشت نگارنده از مصاحبههای صورتگرفته صرفنظر از رویکردهای شخصی مصاحبهشوندگان این است که در عرصة دیپلماسی نمیتوان نقش توییتر را نادیده انگاشت. توییتر امروزه بهعنوان یک بازیگر جدید در صحنة بینالمللی حاضر شده که میتوان به مطالب منتشرشده در آن استناد کرد و ضروری است با توجه به این مهم دستگاه دیپلماسی کشور، برای ایجاد سازوکار لازم جهت بهرهگیری از این ظرفیت تلاشی جدی را آغاز کند.
دراین راستا این کتاب به چهار بخش تقسیم شده است که برمبنای تخصص رایج مصاحبه شوندگان صورت پذیرفته است.
بخش نخست مصاحبه اساتید رشته علوم سیاسی و روابط بینالملل عبارتاند از: آقایان ابراهیم متقی، حجت کاظمی، عبدالامیر نبوی، ذاکریان، علی مطهر نیا، علی اصغر داوودی و خانمها زهره خوارزمی، الهه کولایی،زینب قاسمی و اصلی عباسی.
بخش دوم (اساتید رشته ارتباطات) عبارتاند از: خانم صدیقه ببران و اقایان یونس شکر خواه، شاهو صبار، علی شاکر، زهیر صباغپور، سبحان یحیایی و محمد سلطانی فر
بخش سوم (اهالی رسانه و روزنامه نگاران و فعالان حوزه فضای مجازی) عبارتاند از: خانمها کتایون لامعزاده، فاطمه حسنی، نوشین طریقی و آقایان پوریا استراکی، حسن نمکدوست، امیر محبیان، محمد تقی روغنی ها، محمد مهاجری و محمد جواد حق شناس
بخش چهارم (دیپلماتها) عبارتاند از: آقایان فریدون وردی نژاد، حمید رضا آصفی، محسن امینزاده و قاسم محبعلی
یادآور میشود برخی از مصاحبهشوندگان بهرغم رشته تحصیلی خاص از نظر تجارب کاری در بخش دیگری فعالیت داشته اند که مبنای مصاحبه بر این اساس صورت پذیرفته است. ذکر این نکته ضروری است که ویژگی خاص این کتاب این است که گفتوگوها در قالب مصاحبه تدوین شده تا بتواند با مخاطب ارتباط بهتری برقرار کند.
این کتاب تلاشی برای دسترسی به منابع ناب در خصوص توییتر و دیپلماسی در چارچوب جهت گیری رسانههای جدید است.
[1]Information overload: پدیدهای است که در آن میزان اطلاعات که فرد دریافت میکند، چنان از ظرفیت پردازش ذهن فراتر میرود که باعث اختلال در عملکرد آن میشود.
[2]Twiplomacy این کلمه که ترکیبی است از دو واژة توییتر و دیپلماسی، به ارتباط این دو موضوع با یکدیگر و تأثیر توییتر در دیپلماسی میپردازد.
[3] Character
[4] نگاهی به نمودار فعالیتهای مجازی شهروندان جهان در سال 2018 که بر اساس آمار موسسة officallychad حاصل شده، مؤید آن است که ظرفیت توییتر در 60 ثانیه در میان دیگر شبکههای اجتماعی از اینستاگرام بالاتر و از یوتیوب پایینتر است، جهت آگاهی بیشتر نمودار آن در پیوست ارائه میشود. در همین راستا آمار توییتها در جهان طی چهار سال در همین پیوست قابل مشاهده است که نشاندهندة آن است که این شبکة اجتماعی در حال توسعه است.
[5] توافق هستهای میان ایران و شش قدرت بزرگ جهانی (چین، فرانسه، آلمان، روسیه، انگلستان و آمریکا) که در سال 2018 میلادی به امضای طرفین رسید و بر مبنای آن، ایران از تحریمهای سازمان ملل متحد خارج شد. برجام یک موافقتنامۀ بینالمللی است که به تأیید شورای امنیت سازمان ملل تحت عنوان قطعنامة 2231 نیز رسیده و جزو معدود موافقتنامههای بینالدولی است که در شورای امنیت سازمان ملل، طرح و تأیید شده است. برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) حاصل گفتوگوهای دوساله و ممتد مذاکرهکنندگان ایرانی و شش کشور آمریکا، انگلستان، آلمان، فرانسه، چین و روسیه است. این مذاکرات که با افت و خیزهای بسیاری در ایران و اروپا در جریان بود، به یکی از مباحث بزرگ هزارة سوم مبدل و در نهایت، منجر به عقد توافقنامه شد. با تغییر دولت آمریکا و ریاست جمهوری دونالد ترامپ، رئیسجمهوری جدید این کشور با تهدید مدام خروج از این موافقتنامه، بالاخره در 18 اردیبهشت 1397 از آن خارج شد. هماکنون برجام و توافقات آن همچنان پابرجاست و طرفین به جز آمریکا سعی در حفظ آن دارند. مقطع خروج آمریکا از برجام و اتفاقات پس از آن، بستری برای بازخوانی مجدد اتفاقات حوزة برجام است.
Reviews
There are no reviews yet.