ژاک پره ور
ما که عشق آشناییم
از یادت نبردهایم
تو هم از یادمان مبر
جز تو در عرصهی خاک کسی نداریم
مگذار سرد شویم
هر روز و از هرکجا که شد
نشانهای از حیات به ما ده
دیرتر از کنج بیشهای
در جنگل خاطرهها
ناگهان پیدا شو
دست بهسوی ما دراز کن
و نجاتمان بده
ژاک پره ور
مترجم : احمد شاملو
نیکوس کازانتزاکیس
حرفهایی هست که نمیتوانم بگویم
شاید روزی آنها را برایت رقصیدم
چون میترسم با کلمات
از عهده بیانشان برنیایم
نیکوس کازانتزاکیس
مترجم : محمد قاضی
کتاب زوربای یونای
ماری اشلی تاونزند
باور دارم اگر بمیرم
و تو بر لبهای بیجان من بوسه دهی
آن دو گوی مدور
که اینک سرد و خاموش و بیاعتنا
به دنیا و مافیها
به کُنجی نشستهاند
با نفسِ گرم تو به جنبش میآیند
و زندگی از تبعیدگاهاش در جزایر مرگ
به جسم بازمیگردد
و بار دیگر چون خون در رگهای من جاری میشود
ماری اشلی تاونزند شاعر آمریکایی
مترجم : حسین الهی قمشهای
امیلی دیکنسون
یک روز خودم را خواهم بخشید
از آسیبی که به خویش روا داشتم
از آسیبی که اجازه دادم
دیگران بر من روا دارند
و چنان محکم
خویش را در آغوش خواهم کشید
که هرگز ترک خود نکنم
امیلی دیکنسون
مترجم : ناصر علیزاده
ادوارد لی
شگفتا
با این همه زخم های نهفته درجهان
هنوز هر کسی
در فرصتی دیگر
از بهر عشق
میل به خطر دارد
ادوارد لی
مترجم : شیرین جواهری
ادوارد استیلن کامینگز
نمیدانم که چه چیزیست در تو
که میشکفد و غنچه میشود
فقط چیزیست در دلام که میگوید
صدای چشمهای تو
ژرفتر از تمام گلهای سرخ است
هیچکس حتی باران نیز
دستهایی به این ظرافت ندارد
ادوارد استیلن کامینگز
مترجم : شیرین حسینپور