دلم گواهی میدهد یک روز به نقاشیها باز خواهیم گشت.
نویسنده: #رضا_هوشمند
به احترام تک تک روزهای زندگی شریف استاد دکتر حسن ذوالفقاری
دلم گواهی میدهد یک روز به نقاشیها باز خواهیم گشت.
آنجا که همه رنگها، اتفاقها با هم در یک قاب نشسته است.
آنجا که اعجاز دستان هنرمندِ مادر پدر را از آن سوی بودن می آورد و میکِشد و رنگ زندگی و نفس کشیدن به او میزد.
آنجا که سررشته امور دست مادر است.
آنجا که پدر در برف آمده است و برکت را بر سرشانه هایش نشسته دارد.
دلم گواهی میدهد این من که هر روز جامه سیاه میکند و زندگینامه دوستی را روایت میکند، جامه سپید بپوشد و کنار همه آنها که رفتند، آنها که دیگر شانه هایشان را نمیتوانم ببوسم، دستشان را نمیتوانم برای چای خوردن بگیرم و برای دقایقی میزبانشان باشم،
آنها که جانم به جانشان بند است و نیستند؛
بایستم و لبخند بزنم به عکاس بگویم
بهترین عکست را بگیر
بهترین رفیق را هم شانه دارم.
دلم گواهی میدهد یک روز به نقاشیها باز خواهیم گشت.
تو هم خواهی آمد و یک طوری نزدیکیهای من خواهی ایستاد
تا ماندگار بمانیم در یک قاب
تا انگشت های اشارهی مردمان فردا نشانمان دهند و بگویند
اینان از عهد نقاشی هم نفس بودند.
دلم گواهی میدهد یک روز کودک یک نقاشی خواهم بود، آن گوشه به کار بازی مشغول.
همه خواهند بود
آنها که نیامدند
آنها که زود رفتند
آنها که عمری است قهرند
آنان که رفتنشان دلمان را داغدار کرد
و آنان که …
تو خود یک ردیف ایستاده در یک عکس خانوادگی منی
ایستاده را راست تو
استاده از چپ باز هم تو
آنکه میخندد
دوباره تو
و من نشسته پای خاطرات تو.
پینوشت: استاد دکتر حسن ذوالفقاری پژوهشگر، نویسنده و چهره ماندگار فرهنگ و ادب ایرانِ جان دیگر در قاب عکس هایمان آن نقطه کانون نخواهد ایستاد اما هم قولیم که پای دوست داشتنش و یاد و نامش ایستادهایم.
یک حرف دیگر؛ استاد ذوالفقاریهایِ زیادی بارها شانه به شانه من در عکسها ایستاده اند و وقت آن رسیده است تکریمشان کنم و به جای توجه به جایشان در عکس، به جایگاهشان بپردازم.
نکوداشت بعد از هجرتشان را مردم ختم مینامند.
بزرگداشت ایشان وقتی گرامی است که خودشان در ردیف اول نشسته باشند و ما خوبشان را روایت کنیم.
#دکتر_حسن_ذوالفقاری
#رضا_هوشمند