مقالات مشق شب

گفت و گوی صفدر و صفورا(۲)

صفورا: می‌دانی یک زن کی می‌رود؟

صفدر: لابد وقتی قهر می‌کند!

صفورا: همین! اشتباه مردان همین جاست.
به خیالتان وقتی زنی چمدانش را دست می‌گیرد یا در روستای ما بغچه‌اش را زیر بغلش می‌زند، می‌رود.

صفدر: مگر جز این است؟

صفورا: زن‌ها از وقتی برای بوسیدن، پیشانیشان را پس می‌کشند و شرم را پیش می‌کشند، از وقتی دامن‌های چین‌دارشان را تا می‌کنند و برای روز مبادا کنار می‌گذارند، مشغول جمع کردن چمدان در ذهنشان هستند.
گاهی سال‌ها بعد در را پشت سرشان محکم می‌بندند و می‌روند

صفدر:دختر کدخدا مدت‌ها رفت، چرا بازگشت؟
پشیمان شده بود؟

صفورا: نه زن‌ها چمدانشان را نمی‌بندند و اگر بستند، بازش نمی‌کنند. حتم چیزی را جا گذاشته بود و برای برداشتن آن بازگشته است.

صفدر:صفورا، پیشانیت را …

#صفدر_و_صفورا

#رضا_هوشمند

بازگشت بە لیست

نوشته های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


× یک = 7