-
انواع خودآگاهی
چندین سطح مختلف خودآگاهی وجود دارد. برخی از افراد اصلاً خودآگاهی ندارند، در حالی که برخی دیگر به شدت خودآگاه هستند. بسیاری از ما در جایی در این بین قرار میگیریم.
از آنجایی که در میان جمع زندگی میکنیم ممکن است تصور دیگران از ما با تصوری که از خودمان داریم، متفاوت باشد.
خودآگاهی را به دو دسته تقسیمبندی میکنند:
خودآگاهی درونی
خودآگاهی درونی توانایی توجه و تأمل در مورد وضعیت درونی خود است.
و
خودآگاهی بیرونی
خود آگاهی بیرونی، توانایی نگاه کردن به خود از نظر دیگران است.
- خودآگاهی درونی
برای کسب خودآگاهی درونی بهتر است چهار حوزه زیر را بررسی کنید.
فیزیک، بدن
احساسات
اندیشهها و تفکرات
خودپنداره
خودآگاهی درونی
اساساً، خودآگاهی درونی توانایی توجه و تأمل در مورد وضعیت درونی خود است. کسانی که خودآگاهی درونی دارند دروننگر هستند و با کنجکاوی احساسات و واکنشهای خود را بررسی میکنند.
این نوع خودآگاهی زمانی اتفاق میافتد که افراد از برخی جنبههای خودآگاه میشوند، اما فقط به صورت خصوصی و درونی. برای مثال: دیدن چهره خود در آینه نوعی خودآگاهی درونی است.
خودآگاهی درونی بر ارزشهای درونی، احساسات، ارزشها، اهداف، آرزوها، هر آنچه در احساسات درونی خود داریم، متمرکز است. رفتارها، افکار، نقاط ضعف و قوت که به ما کمک میکنند دیدگاهها و احساسات خود را به شیوهای خاص ارائه کنیم نیز در دسته خودآگاهی درونی قرار میگیرند.
برای کسب خودآگاهی درونی بهتر است چهار حوزه زیر را بررسی نمایید.
خود فیزیکی (بدن فیزیکی)
بدن فیزیکی ما احتمالاً آشکارترین جنبه از خودمان است و میتواند بر احساسات و طرز فکر ما بسیار تاثیر گذار باشد.
به عنوان مثال: احساس ناراحتی جسمی میتواند منجر به احساس ناراحتی عاطفی شود، همچنین احساس ناراحتی عاطفی میتواند منجر به تغییراتی در احساسات فیزیکی ما شود.
به همین جهت پیدا کردن خودآگاهی نسبت به بدن فیزیکی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
احساسات
ما به عنوان انسان قادر به آگاهی از خود در سطح عاطفی هستیم – به این معنی که ما از احساسات خود آگاه هستیم.
احساسات قویترین عامل در نحوه تعامل ما با دیگران هستند. افراد با سطوح بالاتر هوش هیجانی قادر به تشخیص و پذیرش حالات هیجانی مختلف خود هستند.
دانستن اینکه در چه وضعیت عاطفی قرار دارید، میتواند تا حد زیادی به تقویت روابط حرفهای و شخصی کمک کند!
اگر نتوانید این پاسخها را تشخیص دهید، پردازش احساسات و عبور از آنها برایتان دشوار خواهد بود.
اندیشهها و تفکرات
افکار ما با احساساتمان گره خورده است، بنابراین زمانی که سعی میکنیم بیشتر از احساسات خودآگاه شویم، باید افکار و فرآیندهای فکری خود را نیز درک کنیم.
در طول روز، به آنچه در مورد خود میگویید، نحوه صحبت در مورد خود و آنچه در مورد موقعیتهایی که با آن مواجه میشوید فکر میکنید، توجه کنید.
اگر متوجه شدید افکارتان منفی هستند، ذهن آگاهی را تمرین کنید تا بفهمید چرا افکارتان به این شکل هستند. سپس، پس از تأمل، سعی کنید افکار یا فرآیندهای فکری مثبت بیشتری داشته باشید.
خودپنداره
خودپنداره تصور ما از خودمان است. تصوراتی که به واسطه تجربیات شخصی، انتظاراتی که در آینده از خود داریم و تواناییهایمان، ایجاد شدهاند.
درواقع خودپنداره همان به هم پیوستگی افکار و احساسات و اعتقادات در طول زمان است که به احساس هویت شخصی ما تبدیل میشود.
اگر خودپنداره شما سالم باشد، به احتمال زیاد با چالشها روبرو میشوید، به اهدافی که برای خود تعیین کردهاید دست مییابید و در کل مثبتتر زندگی میکنید.
- خودآگاهی بیرونی
این آگاهی به ما کمک میکند، درک کنیم دیگران در موردمان چگونه فکری میکنند.
خودآگاهی بیرونی
نوع دیگر خودآگاهی، خودآگاهی بیرونی است. این نوع خودآگاهی زمانی به وجود میآید که افراد از نحوه ظاهرشدنشان در مقابل دیگران آگاه شوند.
در واقع خود آگاهی بیرونی، توانایی نگاه کردن به خود از نظر دیگران است. این آگاهی به ما کمک میکند درک کنیم که دیگران در موردمان چگونه فکری میکنند.
آگاهی از نظرات دیگران باعث میشود که تمرکز بیشتری روی کار خود داشته باشید. به عنوان مثال: افرادی که میدانند دیگران چگونه آنها را میبینند، معمولاً همدلتر هستند. رهبرانی که میتوانند ببینند کارکنانشان چگونه به آنها نگاه میکنند، معمولاً مؤثرتر هستند و روابط قویتری با کارمندان خود دارند.
این نوع خودآگاهی اغلب افراد را به هنجارهای اجتماعی پایبند میکند. وقتی میدانیم که تحت نظر و ارزیابی هستیم، اغلب سعی میکنیم به شیوههایی رفتار کنیم که از نظر اجتماعی قابل قبول و مطلوب باشد.
در حالی که این نوع خودآگاهی فوایدی دارد، خطر انحراف در آن نیز وجود دارد.
ممکن است کسانی که خودآگاهی بیرونی بالایی دارند درمورد اینکه دیگران در مورد آنها چه فکری میکنند، دچار اضطراب و نگرانی شوند.
- آگاهی از نظرات دیگران باعث میشود که تمرکز بیشتری روی کار خود داشته باشید.
- افرادی که میدانند دیگران چگونه آنها را میبینند، معمولاً همدلتر هستند.
- رهبرانی که میتوانند ببینند کارکنانشان چگونه به آنها نگاه میکنند، معمولاً مؤثرتر هستند و روابط قویتری با کارمندان خود دارند.
- این نوع خودآگاهی اغلب افراد را به هنجارهای اجتماعی پایبند میکند.
به طور کلی دو نوع مهارت خودآگاهی (self awareness) وجود دارد که در ادامه هر دو نوع را برای شما شرح میدهیم.
- خودآگاهی عمومی:
خود آگاهی عمومی (خودآگاهی اجتماعی)، به معنای دانستن این است که چگونه میتوانیم در ارتباطات با دیگران ظاهر شویم. به دلیل این آگاهی، ما بیشتر به هنجارهای اجتماعی پایبند هستیم و بهگونهای رفتار میکنیم که از نظر اجتماعی قابلقبول باشد. افراد دارای مهارت خود آگاهی عمومی ممکن است زمان زیادی را صرف نگرانی در مورد اینکه دیگران در مورد آنها چه فکر میکنند بگذرانند.
- خودآگاهی خصوصی:
(خودآگاهی خصوصی)، (خودآگاهی فردی)، توانایی، توجه و تأمل در مورد وضعیت درونی شخص است. کسانی که خودآگاهی خصوصی دارند، دروننگر هستند و با کنجکاوی به احساسات و واکنشهای خود میپردازند. به عنوان مثال: وقتی که در حال آماده شدن برای یک جلسه مهم هستید، توجه به احساسات فیزیکی و نسبت دادن صحیح آنها به اضطراب شما در مورد جلسه، نمونهای از مهارت خودآگاهی خصوصی میباشد.
- خودِ فیزیکی: به تصویری گفته میشود که افراد از ظاهر فیزیکی خود دارند.
- خودِ جنسی: تصور یا برداشتی است که هر کس از هویت جنسی خود دارد.
- خودِ اجتماعی: به تصوری که هر شخص از جایگاه اجتماعیاش دارد گفته میشود.
- خودِ معنوی: تصور شخص از اعتقاداتی که معمولاً به زندگی و باورهای مذهبی او معنا میبخشد.
- خودِ تاریک: بخشی از وجود و جنبه خاصی از خود که دربرگیرنده اسرار افراد است.
- خودِ آرمانی: همان چیزی که هر شخص در زندگی آرزو دارد باشد یا احساس میکند باید باشد.
- خودِ واقعی: خود واقعی همان چیزی است که فرد اکنون هست؛ شامل تمام نقاط مثبت و منفی.
چرا باید خودمان را به درستی بشناسیم؟
برای رسیدن به خودآگاهی باید در زمینه تمام اجزای خودآگاهی که ذکر کردیم به شناخت برسید. همچنین به درک درستی از انواع خودآگاهی برسید تا بتوانید به بخشهای مختلف وجودتان آگاهی پیدا کنید.
- تا زمانی که احساسات خود را نشناسیم چگونه میتوانیم آنها را پیشبینی و در صورت لزوم آنها را ابراز، کنترل یا مهار کنیم؟
- اگر از انواع هیجان آگاهی نداشته باشیم چطور میتوانیم هنگام برقراری ارتباط با دیگران و در محیطهای اجتماعی هیجاناتمان را ابراز یا مهار کنیم؟ مثلا: تا زمانی که ندانیم عصبانیت چیست، چرا عصبانی میشویم، در چه موقعیتهایی بیشتر عصبانی میشویم و برای جلوگیری از خشونت و عصبانیت چه باید کرد، چطور میتوانیم خشم خود را مهار و کنترل کنیم؟
- در صورتی که ندانیم نقاط قوتمان چیست نمیتوانیم آنها را بهبود بخشیم. همچنین اگر نقطه ضعفهایمان را نشناسیم نمیتوانیم آنها را برطرف کنیم.
- اگر استعدادها و توانمندیهایمان را نشناسیم و ندانیم موفقیتها و دستاوردهایمان در زندگی چه بوده، به خودباوری نمیرسیم و نمیتوانیم به موفقیتهای بزرگتر دست پیدا کنیم.
- اگر باورهایمان را نشناسیم نمیتوانیم ارزشهایمان را در زندگی تعریف کنیم، دست به انتخاب بزنیم، صحیح و منطقی تصمیم گیری کنیم و در جهت رشد و پیشرفت گام برداریم.
#آداب و معاشرت
#ارتباط موثر
#مهارت زندگی
#مهارت ارتباطی
#کارگاههای مهارتی
#توسعه فردی
#ارتباط فردی