حضرت علی (ع) میفرماید: برترین شناخت، خویشتنشناسی است.
(من عرف نفسه، فقد عرف ربه)
- مقدمه
اولین و مهمترین مهارت در مهارتهای زندگی، خودآگاهی (خودشناسی) است. خودآگاهی مهارتی است که به شما کمک میکند تا بتوانید شناخت بیشتری در مورد خودتان، خصوصیتها، نیازها، خواستهها، اهداف، نقاط قوت، نقاط قابل بهبود، احساسها، ارزشها و هویتتان بیابید.
هر چه بیشتر و بهتر خودتان را بشناسید، بهتر میتوانید آنچه را که هستید بپذیرید و یا تغییر دهید. این توانایی در برخی منابع با عنوان خودشناسی و خودکاوی نیز معرفی شده است.
همه ما در پی زندگی خوب و موفقی هستیم. برای رسیدن به آن باید مهارتها و تواناییهای مختلفی داشته باشیم. مهارتهای زندگی عبارتاند از: توانایی رفتار سازگارانه و مثبت که افراد را قادر میسازد تا بهطور مؤثر با نیازها و چالشهای روزمره برخورد کنند.
یکی از مهمترین عواملی که به انسان کمک میکند زندگی خوب و موفقی داشته باشد، این است که خود را بشناسد و از آنچه هست، شاد و راضی باشد.
مهارت خودآگاهی یکی از مهارتهای زندگی است که به فرد کمک میکند شناخت بیشتری نسبت به خود پیدا کند.
مطالعات انجام شده نشان میدهد ضعف در خودآگاهی با بسیاری از بیماریها و آسیبهای روانی – اجتماعی همراه است. از جمله مشکلات روانی اجتماعی مرتبط با خودآگاهی ضعیف میتوان به:
افسردگی ، اضطراب ، احساس حقارت ، اعتماد به نفس پایین ، مشکلات ارتباطی ، احساس تنهایی ، سوء مصرف مواد ، فرار و … اشاره کرد.
از این رو ،کسب مهارت خود آگاهی برای پیشگیری از انواع مشکلات فوق بسیار مهم است . همچنین خود آگاهی یکی از مهارتهای اساسی برای پرورش تابآوری به حساب میآید.
خودآگاهی به این معنی است که هر یک از ما چگونه به خود نگاه میکنیم و بر اساس نگاهی که به خود داریم، چه احساسی پیدا میکنیم. آگاهی از خود و خصوصیات مختلف آن، به انسان کمک میکند با تواناییها و ضعفها و سایر خصوصیات خود آشنا شود.
این خودآگاهی به شخص نشان میدهد که چگونه میتواند احساسهای خود را بشناسد، از وجود آنها آگاه شده و در زمان لازم آنها را کنترل کند.
از طرفی، خودآگاهی موجب شناخت نیازِ افراد و یافتن راه مناسب برای مواجهه با آنها میشود. همچنین اهداف زندگی را مشخصتر و واقعبینانهتر نشان میدهد و ارزش واقعی افراد و مسائل پیرامونشان را نمایان میسازد.
خودآگاهی فرایند سالم هویتیابی را برای انسان آسانتر میکند، به زندگی او آرامش میدهد و احساس رضایتمندیاش را رونق میبخشد.
علاوه بر اینها خودآگاهی،
– شناخت و تنظیم احساسات،
-اهداف و برنامه زندگی،
-تفریح و سرگرمیها،
-تواناییها،
-ضعفها،
-ارزشها،
– مسئولیتها،
-شناخت فرهنگ،
-مذهب،
-علائق،
– آرزوها،
-استعدادها
و… را به دنبال دارد.
شما چه میزان خودتان را میشناسید؟
ارزشها و شایستگیهای شما چیست؟
چگونه به دنیا نگاه میکنید؟
چه اهدافی را در زندگی دنبال میکنید؟
خودتان را چقدر دوست دارید؟
از نظر ظاهری چه ویژگیهایی دارید؟
از نظر عاطفی در چه شرایطی هستید؟
و…
پرسشهایی است که ذهن افراد را مشغول میکند و هرکس برای جواب دادن به چنین سؤالاتی نیازمند داشتن آگاهی و دانشی از خود است.
آیا تابهحال چنین سؤالاتی از خود پرسیدهاید؟
- من کیستم؟
- ارزشها و شایستگیهای من کداماند؟
- چه چیزهایی را در خود دوست ندارم؟
- افکار و باورهای من چیست؟
- از نظر دیگران چطور انسانی هستم؟
- آیا واقعاً خودم را دوست دارم؟
- اهداف، رؤیاها و برنامههای من برای آینده چیست؟
- و سئوالات دیگری
لازمهی پاسخ دادن به این پرسشها “خودآگاهی” است؛ اما برای رسیدن به خودآگاهی باید از کجا و چگونه شروع کنیم؟
اگر شما جزو افرادی هستید که برای سؤالات فوق پاسخهای فوری و واقعبینانهای دارید، از خودآگاهی خوبی برخوردار هستید؛ اما واقعیت این است که اکثر افراد در پاسخ به این پرسشها به این نکته برخورد میکنند که «تابهحال راجع به این موضوع فکر نکردم» و یا اینکه «نمیدانم».
اینها کسانی هستند که شناخت کافی نسبت به خود ندارند. اغلب ما هنگام معرفی خود به دیگران تنها قادریم اطلاعاتی راجع به ویژگیهای کلی و عمومی از جمله نام، نام خانوادگی، سن، جنس، تحصیلات، وضعیت شغلی و خانوادگی و… ارائه دهیم و معمولاً از ویژگیهای شخصیتی و رفتاری خود اطلاع کافی، درست و مناسبی نداریم.
آگاهی و شناخت، اولین گام در ایجاد خودآگاهی است. داشتن دید روشن و واضح از آنچه هستید و آنچه میخواهید باشید و از همه مهمتر اینکه علت این خواسته چیست به شما کمک میکند تا بتوانید خواست خود را به واقعیت تبدیل کنید. انسان هنگامی به مقصد خواهد رسید که شروع به حرکت کند و وقتی سریعتر به مقصد میرسد که مسیر صحیحتری را انتخاب نماید. خودآگاهی شبیه نقشه راهی است که به ما کمک میکند سریعتر به مقصد برسیم.
نامهای به خودتان بنویسید و در آن به تفضیل به این سؤال پاسخ دهید:
من کیستم؟
هدف از نوشتن این نامه تأمل در مورد خود است تا خود را آنگونه که هستیم، بشناسیم. چراکه مهمترین وظیفهی هرکس در زندگی، کشف خودواقعی و برنامهریزی و تلاش برای شکوفایی آن است.
به نظر شما «خودآگاهی» یعنی چه؟
بر روی کاغذی در یک جمله خودآگاهی را تعریف کنید.
در مهارت خودآگاهی میآموزیم با تکیه بر نقاط قوت خود، در جهت بهبود نقاط ضعف خود تلاش کنیم. افراد با استفاده از این آگاهی خود نسبت به نقاط ضعفشان، میتوانند تسلط بیشتری بر خود داشته باشد.
مهارت خودآگاهی چیست؟
برای بیشترِ ما توصیف ویژگیهای اخلاقی و رفتاری خود برای دیگران، کار سخت و دشواری است؛ برای مثال: ممکن است پاسخ به سؤال «چه کسی هستیم» سخت و دشوار باشد. سخت بودن این موضوع به این علت است که خودآگاهی نداریم یا نمیدانیم چگونه به خودآگاهی برسیم.
بیشتر ما فقط درمورد ویژگیهای کلی و عمومی خود، از جمله سن، جنس، نامخانوادگی، تحصیلات، وضعیت شغلی و … خود صحبت میکنیم و از ویژگیهای شخصیتی و رفتاری خود اطلاعات کافی و مناسبی نداریم. به عنوان مثال: نمیدانیم که چه کارهایی را خوب میتوانیم انجام دهیم چه ویژگیهای اخلاقی خوب و مثبتی داریم، به چه علت مهربان هستیم و چه ویژگیهای منفی اخلاقی داریم. رشد خودآگاهی به فرد کمک میکند تا دریابد که تحت استرس قرار دارد یا خیر. به طور معمول، این امر پیششرط ضروری برای روابط اجتماعی و ارتباط موثر و همدلانه محسوب میشود.
خودآگاهی چالش برانگیزتر از آن چیزی است که به نظر میرسد.
زیرا بر خلاف بسیاری از چیزها در زندگی، خودآگاهی چیزی نیست که با بالا رفتن سن رشد کند و برای رسیدن به خود آگاهی باید آموزش دید، پژوهش کرد و مهارتهای متعددی را پرورش داد.
اکثر ما انسانها تمایل داریم فکر کنیم، خودآگاه هستیم و خود را به خوبی میشناسیم، در حالی که در حقیقت اینطور نیست. طبق تحقیقات فقط ۱۰ تا ۱۵ درصد افراد واقعا خودآگاهی دارند.
در حالی که خودآگاهی مهمترین مهارت برای داشتن یک زندگی معنادار است. برای شاد بودن، یافتن هدف و داشتن روابط سالم به آن نیاز دارید. گنجاندن خودآگاهی در زندگی به معنای واقعی کلمه کلید زندگی کردن به روش دلخواه و رسیدن به اهداف مورد نظر است.
خودآگاهی به معنی توانایی دیدن و ارزیابی خود به صورت آگاهانه و عینی است. این بدان معنی است که بدون توجه به شرایطتان، شما در زندگی خود ثابت هستید و قدرت کنترل آن را دارید.
به طور کلی، خودآگاهی توانایی دیدن خود به همان شکلی است که واقعاً هستید. این توانایی است که به عمیقترین بخشهای وجودمان نگاه کنیم و درونیترین ویژگیها، خواستهها، نیازها و همچنین ناامنیها، عیبها و نقصهایمان را درک کنیم.
در واقع خودآگاهی مبتنی بر این ایده است که شما افکار خود نیستید، بلکه موجودی هستید که افکارتان را مشاهده میکند. شما متفکر هستید، و جدا و مجزا از افکار خود هستید.
به زبان ساده، کسانی که خودآگاهی بالایی دارند میتوانند اعمال، احساسات و افکار خود را به طور عینی تفسیر کنند. خودآگاهی به معنای پیدا کردن الگوهایی است که باعث ایجاد شیوه فکر کردن تان، توضیح مسائل برای خودتان و درک محیط اطراف شده است.
خودآگاهی بر شناخت و مدیریت احساسات متمرکز است. در واقع، خودآگاهی به معنای شناخت وضعیت عاطفی خود در هر مقطع زمانی است.
این استدلال نشان میدهد اغلب افراد از وضعیت عاطفی که در حال حاضر در آن هستند و میزان تأثیر آن بر رفتار و فرآیند فکریشان کاملاً بیاطلاع هستند. اما تنها زمانی که بتوانید حالات عاطفی خود را مدیریت کنید، بهتر میتوانید سایر عناصر زندگی خود را نیز مدیریت کنید.
خودآگاهی ابزاری است که ما را خلاقتر و با اعتماد به نفستر میکند. اگر فردی خودآگاه باشد، مکالمات مؤثرتری خواهد داشت، روابط قویتری ایجاد میکند. احتمال تقلب، دروغگویی و دزدی در چنین فردی کمتر خواهد بود.
خودآگاهی راهی برای توسعه شخصی و تبدیل شدن به یک فرد بهتر است. به همین جهت همیشه باید برای رشد و توسعه خودآگاهی خود تلاش کنید.زیرا اگر فردی بخواهد به هدف خاصی برسد، باید خودآگاه باشد که چه مراحلی را باید طی کند.
توجه داشته باشید که خودآگاهی درجات مختلفی دارد و به صورت طیفی است. به همین جهت مزایای آن برای هر فردی متفاوت است.
#توسعه فردی
#ارتباط فردی
#ارتباط موثر