اخبار کارگاه های مهارت زندگی, اخبار مشق شب, کارگاه مهارتی, کارگاه‌های مهارتی

نشانه های سواد عاطفی چیست و چگونه می توان آن را تقویت کرد؟

نشانه های سواد عاطفی چیست و چگونه می توان آن را تقویت کرد؟

نشانه های سواد عاطفی چیست؟ دور از ذهن نیست اگر در اطرافیان خود کسی را بشناسید که به نظر می رسد هرگز نمی تواند احساسات خود را کنترل کنند. آن ها دائماً کارهای اشتباه در زمان اشتباه انجام می دهند یا بدون ملاحظه حرف هایی به زبان می آورند. همیشه در حال قضاوت دیگران هستند و به سختی انتقاد را می پذیرند. اگر این ویژگی ها توصیف کننده فردی است که شما می شناسید احتمال اینکه این فرد با سواد عاطفی(هوش هیجانی) پایین دست و پنجه نرم کند زیاد است.

نشانه های سواد عاطفی پایین

هوش هیجانی پایین یا عدم سواد عاطفی به ناتوانی در درک دقیق احساسات (هم در خود و هم در دیگران) و عدم توانایی در استفاده از آن اطلاعات برای هدایت افکار و اعمال افراد اشاره دارد. هوش عاطفی که گاهی اوقات به عنوان “ضریب عاطفی” یا “EQ” نامیده می شود اساساً برای هر جنبه ای از زندگی ضروری است. در واقع بسیاری از کارشناسان اکنون بر این باورند که EQ در تعیین موفقیت کلی در زندگی مهم تر از IQ می باشد. به این ترتیب داشتن EQ پایین یا هوش هیجانی پایین می تواند نه تنها بر روابط بین فردی تأثیر منفی بگذارد، بلکه بر سلامت روان و جسم نیز تأثیرگذار است.
وقتی فردی دارای EQ پایینی باشد راه های زیادی وجود دارد که می تواند خود را نشان دهد. در ادامه به چند نشانه کلاسیک افراد با هوش هیجانی پایین اشاره شده است.

1-شایع بودن طغیان های عاطفی

توانایی تنظیم هیجانات یکی از مولفه های هوش هیجانی است. افرادی که سواد عاطفی پایینی دارند اغلب برای درک و کنترل احساسات خود دچار مشکل می شوند. بدون اینکه بفهمند واقعاً چه احساسی دارند یا چرا اینقدر ناراحت هستند واکنش نشان دهند. فردی که فاقد سواد عاطفی باشد طغیان های عاطفی غیرمنتظره ای خواهد داشت که بیش از حد و غیر قابل کنترل به نظر می رسند. کوچکترین چیزها آن ها را به یک غوغا می کشاند که می تواند برای چند دقیقه و حتی ساعت ها ادامه یابد.

2-حق به جانب بودن و غفلت نسبت به احساسات دیگران

احتمالاً فردی را می شناسید که به نظر می رسد همیشه با دیگران درگیر بحث و مشاجره می شود. دوستان، خانواده، همکاران و حتی غریبه های تصادفی خود را درگیر اختلاف با این افراد مجادله می کنند.
افرادی که EQ پایینی دارند اغلب در مورد یک نقطه نظر ثابت بحث می کنند و در عین حال از گوش دادن به حرف های دیگران امتناع می ورزند. حتی اگر برای آن ها دلیلی مبنی بر اینکه اشتباه می کنند ارائه دهید همچنان استدلال می کنند که نظرات شما اشتباه است. آن‌ها باید به هر قیمتی پیروز بحث و جدل ها شوند و موافقت با مخالف را غیرممکن می دانند.
بسیاری از افرادی که سواد عاطفی پایینی دارند از احساسات دیگران غافل هستند. آن ها ممکن است واقعاً از اینکه شریک زندگی از دست آن ها عصبانی است یا اینکه همکاران آن ها را دوست ندارند شگفت زده شوند. علاوه بر این وقتی دیگران از آن ها انتظار دارند که نسبت به انچه احساس می کنند آگاهی پیدا کنند عصبانی می شوند.

3-سرزنش دیگران به خاطر مشکلات و بی احساسی در رفتار

افراد با سواد عاطفی پایین در مورد اینکه احساسات آن ها چگونه ممکن است منجر به مشکلات متعددی شود بینش کمی دارند. تنها کاری که یک فرد با هوش هیجانی پایین انجام نمی دهد این است که خود را مسئول اعمال خود بداند. وقتی مشکلی پیش می‌آید اولین واکنش آن ها این است که فرد یا چیز دیگری را به عنوان مقصر بیابند. آن ها ممکن است بگویند انتخاب دیگری برای کاری که انجام داده‌اند ندارند و دیگران به سادگی موقعیت آن ها را درک نمی‌کنند.
به عنوان مثال اگر متن های خصوصی شما را می خوانند این تقصیر شماست که گوشی خود را آنلاک رها کرده اید. اگر آن ها در یک تکلیف شکست بخورند، وسیله ای را بشکنند، کاری پیدا نکنند یا شام را بسوزانند به نحوی مسئولیت همه آن ها را گردن دیگری می اندازند. در بیشتر موارد افراد با سواد عاطفی پایین درک درستی از حرف هایی که می شنوند ندارند. آن ها همچنین در درک زمان مناسب و نامناسب برای مطرح کردن مسائل شکست می خورند.
به عنوان مثال در مراسم تدفین حرفی نامعقول و رفتاری نامتناسب بروز می دهند یا بلافاصله پس از یک رویداد غم انگیز شوخی می کنند. اگر به پاسخ بی ملاحظه آن ها واکنش نشان دهید طوری رفتار می کنند که گویی اشکال از شما بوده و بیش از حد حساس هستید. از آنجایی که آن ها در درک احساسات دیگران مشکل دارند تعجبی ندارد اگر قادر به تفسیر و پاسخ مناسب با لحن و جو احساسی نباشند. 

نشانه های سواد عاطفی

برعکس آنچه در افراد با سواد عاطفی کم مشاهده می کنید افرادی هستند که به نظر می رسد همیشه خونسردی خود را حفظ می کنند. می توانند حتی ناخوشایندترین موقعیت های اجتماعی را با درایت اداره کنند و باعث می شوند دیگران احساس راحتی داشته باشند. این افراد دارای خصیصه ای هستند که روانشناسان از آن به عنوان هوش هیجانی بالا یاد می کنند. همانطور که گفته شد سواد عاطفی شامل توانایی درک و مدیریت احساسات است.
تحقیقات نشان داده است که داشتن مهارت‌های هوش هیجانی با تمام جنبه های زندگی از تصمیم‌گیری های کوچک و بزرگ تا پیشرفت تحصیلی و کاری و ارتباطی مرتبط است. حال باید دید برای باهوش و با سواد بودن از نظر عاطفی چه توانایی هایی لازم است؟ دانیل گولمن، روانشناس و نویسنده معتقد است که هوش هیجانی پنج مؤلفه دارد که در ادامه به شرح هریک پرداخته شده است

1-خودآگاهی

خودآگاهی یا توانایی تشخیص و درک احساسات خود یک مهارت حیاتی برای سواد عاطفی است. با این حال فراتر از شناخت احساسات خود، آگاهی از تأثیر اعمال، حالات و احساسات خود بر سایر افراد نیز موضوع مهمی می باشد. برای اینکه به خودآگاهی دست پیدا کنید باید بتوانید احساسات خود را زیر نظر داشته باشید. واکنش های هیجانی مختلف را تشخیص دهید و سپس هر احساس خاصی را به درستی شناسایی کنید. افراد دارای خودآگاهی همچنین روابط بین چیزهایی که احساس می کنند و نحوه رفتار را تشخیص می دهند.
این افراد همچنین می‌توانند نقاط قوت و محدودیت‌های خود را بشناسند. به اطلاعات و تجربیات جدید گشودگی داشته باشند و از تعاملات خود با دیگران بیاموزند. افرادی که دارای خودآگاهی هستند حس شوخ طبعی خوبی دارند. به خود و توانایی‌های خود اطمینان دارند و از درک دیگران از آن ها آگاه هستند.

2-نشانه های سواد عاطفی | خود تنظیمی

هوش هیجانی علاوه بر آگاهی از احساسات خود و تأثیری که بر دیگران می گذارید مستلزم آن است که بتوانید احساسات خود را تنظیم و مدیریت کنید. این به معنای محدود کردن احساسات و پنهان کردن احساسات واقعی نیست بلکه فقط به این معنی است که منتظر زمان و مکان مناسب برای ابراز آن ها باشید. خودتنظیمی در مورد ابراز احساسات به درست ترین شیوه است. کسانی که در خودتنظیمی مهارت دارند منعطف هستند و به خوبی با تغییرات سازگار می شوند.
آن ها همچنین در مدیریت تعارض و پراکنده کردن موقعیت های پرتنش یا دشوار خوب هستند. کسانی که مهارت های خود تنظیمی قوی دارند وظیفه شناسی بالایی دارند. آن ها به نحوه تأثیرگذاری بر دیگران فکر می کنند و مسئولیت اعمال خود را بر عهده می گیرند.

3-مهارت های اجتماعی بالا

توانایی برقراری ارتباط خوب با دیگران یکی دیگر از جنبه های مهم سواد عاطفی است. داشتن مهارت‌های اجتماعی قوی به افراد اجازه می‌دهد تا روابط معناداری با افراد دیگر ایجاد کنند و درک قوی‌ تری از خود و دیگران ایجاد کنند. درک عاطفی واقعی فراتر از درک احساسات خود و دیگران است. باید بتوانید این اطلاعات را در تعاملات و روابط اجتماعی روزانه خود به کار ببرید. در محیط های حرفه ای، مدیران از طریق ایجاد روابط و ارتباطات با کارکنان سود می برند.
کارگران از توانایی ایجاد یک رابطه قوی با رهبران و همکاران سود می برند. مهارت های اجتماعی مهم شامل گوش دادن فعال، مهارت های ارتباط کلامی، مهارت های ارتباط غیرکلامی و رهبری و متقاعدسازی است.

4-نشانه های سواد عاطفی | نشان دادن همدلی

همدلی یا توانایی درک احساسات دیگران بدون قضاوت و نقد برای وجود هوش هیجانی حیاتی است که چیزی بیش از توانایی تشخیص حالات عاطفی دیگران است. شامل پاسخ های شما به افراد بر اساس این اطلاعات می شود. وقتی احساس می کنید که شخصی احساس غمگینی یا ناامیدی می کند چگونه پاسخ می دهید؟ ممکن است با دقت و نگرانی بیشتری با آن ها رفتار کنید یا ممکن است 
همدلی به شما این امکان را می دهد که پویایی قدرت را که اغلب بر روابط اجتماعی تأثیر می گذارد به ویژه در محیط کار درک کنید که برای هدایت تعاملات شما با افراد مختلفی که هر روز با آن ها روبرو می شوید مهم است. کسانی که در این زمینه صلاحیت دارند می توانند حس کنند که چه کسی در روابط مختلف قدرت دارد. آن ها همچنین درک می کنند که چگونه این نیروها بر احساسات و رفتارها تأثیر می گذارند. به همین دلیل می توانند موقعیت های مختلفی را که به چنین دینامیک قدرتی بستگی دارد، به دقت تفسیر کنند.

5-انگیزه داشتن

انگیزه درونی یکی از مهارت های مهم هوش هیجانی است. افرادی که از نظر عاطفی باهوش هستند با چیزهایی فراتر از پاداش های بیرونی مانند شهرت، پول، شناخت و تحسین برانگیخته می شوند. در عوض آن ها اشتیاق دارند تا نیازها و اهداف درونی خود را برآورده کنند. به دنبال پاداش‌های درونی هستند و از هماهنگی کامل با یک فعالیت لذت برده و تجربه جریان و تحرک داشتن می‌یابند و چالش های به اوج رسیدن را دنبال می‌کنند.

 

کسانی که واجد این ویژگی باشند عملگرا هستند. اهدافی را تعیین می کنند و نیاز زیادی به موفقیت دارند و همیشه به دنبال راه هایی برای بهتر شدن هستند. همچنین تمایل زیادی به متعهد بودن دارند و در ابتکار عمل نشان دادن خوب هستند.  

راهکار پیشنهادی برای افزایش سواد عاطفی

در ادامه به چند شیوه و تمرین در جهت تقویت پنج مولفه اصلی سواد عاطفی پرداخته می شود. با کارکردن و افزایش این مهارت ها می توانید از نظر عاطفی باسوادتر شوید.

1-افزایش خوداگاهی

  • بازخوردهای سازنده بخواهید و از آن ها استقبال کنید.
  • آموختن مهارت جدید و انجام مدیتیشن
  • به افکار و احساسات خود توجه کنید و از کنار عوارض آن ها به سادگی نگذرید.
  • به دنبال علایق خود باشید. ذهن آگاهی را تمرین کنید.
  • به تجربیات خود فکر کنید و نتایج آن ها را ارزیابی کنید.
  • اهداف مشخص کوتاه مدت و بلندمدت تعیین کنید. از خودگویی مثبت استفاده کنید.
  • روی ایجاد ذهنیت رشد کار کنید.

2-بهبود و تقویت خود تنظیمی

  • مراقب افکار و احساسات خود باشید.
  • مهارت های تحمل پریشانی را بیاموزید و تمرین کنید.
  • راه هایی برای مدیریت احساسات دشوار پیدا کنید.
  • به چالش ها به عنوان فرصت نگاه کنید.
  • مهارت های ارتباطی خود را افزایش دهید.
  • بپذیرید که در نحوه پاسخگویی حق انتخاب دارید و رفتار دیگران لزوما ملاک تصمیم شما نیست.
  • روی پذیرش احساسات خود کار کنید.

3-نشانه های سواد عاطفی | تقویت مهارت های اجتماعی

  • سوالات باز پاسخ بپرسید. به آری و یا خیر بسنده نکنید.
  • شیوه های سازنده ای را پیدا کنید که به شروع گفتگو میان فردی کمک می کنند.
  • به مهارت های اجتماعی دیگران توجه کنید.
  • برقراری ارتباط چشمی مناسب را تمرین کنید و جسور باشید.
  • ضعف مهارت های اجتماعی خود را پیدا کنید و روی آن ها کار کنید.
  • گوش دادن فعال را تمرین کنید.
  • به دیگران علاقه نشان دهید.

4-تقویت همدلی

  • برای اینکه احساسات خود را به اشتراک بگذارید تمایل نشان دهید و از آسیب پذیری نترسید.
  • در یک هدف مشترک گروهی مانند یک پروژه اجتماعی شخصی شرکت کنید.
  • به دیگران خوب گوش دهید. قضاوت و تعصب و کلیشه سازی را کنار بگذارید.
  • مراقبه محبت آمیز با دیگران را تمرین کنید.
  • با افراد جدید صحبت کنید و اجازه دهید آن ها نیز صحبت کنند.
  • سعی کنید در مواقع بحرانی برای درک بهتر شرایط خود را به جای شخص دیگری تصور کنید.

5-نشانه های سواد عاطفی | تقویت انگیزه

  • از دریافت و توقع ارائه بیش از حد پاداش های بیرونی خودداری کنید.

  • نتایج و دستاوردهای خود را حتی به تنهایی جشن بگیرید.

  • روی تعیین اهداف کوچک و قابل اندازه گیری تمرکز کنید.

  • چالش ها را وارد اهداف کنید تا موقعیت را جذاب نگه دارید و از یکنواختی دور بمانید.

  • اهدافی را برای کمک به ایجاد انگیزه درونی تعیین کنید. 

  • برای پاسخگویی و بازخورد گرفتن از تلاش های خود با یک دوست یا همکار کار کنید.

 

سخن آخر درمورد نشانه های سواد عاطفی

واضح است که بهبود هوش هیجانی مزایای شخصی و حرفه ای دارد. به نظر می رسد بسیاری از این مهارت ها برای کسانی که روان شناسی اولیه انسان را درک می کنند مناسب باشد. افراد کمتر همدل فقط باید تمرین کنند خوداگاه تر باشند و از نحوه تعامل خود با دیگران آگاه باشند. سواد عاطفی بالا با عملکرد کاری بهتر ارتباط دارد. افراد را رهبران بهتری می کند و شرایط را برای کسب شادی شخصی مهیا تر می کند. مزایای شخصی قانع ‌کننده‌ای برای تقویت سواد عاطفی وجود دارد که اساسی ‌ترین آن ها در سه دسته آرامش و وضوح ذهن، انعطاف‌پذیری و روابط رضایت‌بخش‌ تر دسته بندی می شود.
کسانی که دارای هوش هیجانی هستند خود را در معرض تجربیات هیجانی مثبت و منفی قرار می دهند. احساسات را شناسایی می کنند و آن احساسات را به درستی منتقل می کنند. افراد باسواد عاطفی می توانند از قدرت درک خود از احساسات خود و عواطف دیگران برای حرکت به سمت رشد فردی و اجتماعی استفاده کنند.

#آداب و معاشرت

#ارتباط موثر

#مهارت زندگی

#مهارت ارتباطی

#کارگاه‌های مهارتی

#توسعه فردی

#ارتباط فردی

#کارگاه مهارتی

#آداب گفت و گو

#رضا هوشمند

بازگشت بە لیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


× شش = 18