خانواده محیط اصلی پرورش نوجوان محسوب می شود. رفتار و کردار اخلاقی و تأمین زندگی بدون اضطراب، نوجوان را به سوی تقوا و درستکاری سوق میدهد.
خانوادهای، خانواده سالم و پویا نامیده میشود که بین اعضای آن خانواده (بین پدر ومادر و بین پدر و فرزندان و بین مادر و فرزندان) ارتباطات سالم و سازنده برقرار باشد. والدین یعنی پدر و مادرهای توانا کسانی هستند که علاوه برداشتن دانش و اطلاعات در حوزه کودک و نوجوان، مهارت استفاده از اين دانش را هم بلدند که چگونه باید از این دانش و اطلاعاتشان استفاده کنند. ما غالباً یا نسبت به بچه ها عشق داریم یا قدرت. در حالیکه اصل مهم میگوید شما باید عشق توام با اقتدار داشته باشید یعنی در عين مهربان بودن و صمیمیت و پذیرا بودن مقتدر هم باشيد، جاهایی هم لازم است شما اقتدار و قانون را داشته باشید.
والـدین بایـد از شـیوههـا و راهکارهـای مناسـب در برقراری ارتباط با فرزنـدان آگـاهی داشـته باشـند. بـرای مثـال در دوران کـودکی بـا محبت کردن، بازی کردن و… میتوان به کـودک شخصـیت داد و بـا ایجـاد امنیـت روحی و روانی ارتباط مؤثری با او برقرار کرد، در حالیکه در دوران نوجوانی وضع به گونهای دیگر است و با ایجاد عزت نفس، تقویـت اعتمـاد بـه نفـس و .. مـیتـوان زمینه های رشد و کمال نوجوان را فراهم نمود و راه ارتباط با او را فراهم کرد.
15 اصل در حوزه نوجوان که والدین باید در حوزه نوجوان به این اصول توجه کنند
مهمترین اصول و مهارتهای ارتباطی والدین با نوجوانان به شرح زیر میباشد:
1ـ اصل برآورده نمودن نیازهای پایه
نوجوان مثل بقیه افراد نیازهای اولیهای دارد که این نیازهای اولیه همان نیازهای جسمانی و فيزيولوژيک آنهاست. در این سن چون همزمان با هم رشد جسمانی و احساسی را با هم تجربه میکنند و نيز نسبت به دنیا هویت پیدا میکنند و جهانبینیشان هم شکل میگیرد. این نیازها همزمان میشود و به همين دليل والدين باید تنها نکتهای که به یاد داشته باشند« به اندازه، بجا و بموقع نیازشان را برآورده کنند.» یعنی آنطور نیست که من بخواهم به نوجوانم یاد بدهم که وقتی هوس چای میکند باید صبرکند تاپدر بيايد. آنقدر سطح هیجان نوجوان بالاست که اگر قرار است به بچه های کوچک بگويیم این چای باید دم بکشد راحتتر قبول مي کنند؛ اما برای نوجوان، چون یک شخصیت مستقل تعریف کردیم دیگر متوجه نمیشود الان که من گرسنهام چرا مامان میگوید صبرکن تا بابا بیاید پس باید پشت صبر کن! دلایل منطقی داشته باشد.
بنابراين نیازهای اولیه (نیازهای جسمانی و فیزیولوژیکی) باید به موقع، به اندازه و بجا ارضاء شوند.
2ـ اصل ایجاد امنیت روانی
خانواده، مهمترین کانون تأمینکننده نیازهای روانی فرزند است. ما باید خانه و خانواده را مهمترین کانون تأمینکننده نیازهای روانی یک نوجوان بدانيم چرا؟ چون در این سن به دلیل اینکه مستقل میشوند خیلی راحت (یا تحت تأثیر محیطند يا دوست دارند با هم سن و سالشان باشند و دوست دارند وقت بیشتری را در بیرون از خانه بگذرانند. پس باید اصل ما این باشد که اینقدر فضای خانه و خانواده سرشار از امنیت و آرامش و حتی جذابیت باشد. من با نوجوانم حرف مشترکی داشته باشم من با نوجوانم شوخی کنم، من نوجوانم را دعوت کنم بیا نظر بده. «ما میخواهیم برویم تعطیلات هفته آینده مسافرت؛ سرعین برویم یا کوهرنگ. اینکار را انجام بدهیم یا آن کار را یا چیدمان خانه یکنواخت شده تو فکر میکنی چه تغییری باید بدهیم؟ همه اینها باعث میشود که او امنیت روانی داشته باشد.
تمام تلاش پدران و مادران مسئول و آگاه، باید بر این اصل باشد که فضای خانه و خانواده سرشار از امنیت و آرامش باشد.
3ـ اصل محبت
اساس یک رابطه سالم و درست میان شما و فرزندتان محبت کردن و دوست داشتن (مبادله مهر و عطوفت) است. ما غالباً فکر میکنیم ما محبت را میدهیم اما محبت یک مبادله دو طرفه است! مهر و عطوفت را میدهیم. مهر و عطوفت می گیریم دوست میداریم. دوستمان میدارند. خیلی وقتها نوجوان فقط تشنه یک نگاه محبت آمیزتان است. چرا؟ چون در کودکی بچهها فقط کلام ما را متوجه میشوند هر چه به سن نوجوانی میروند. اتفاقاً کلام ما کمتر تأثیر دارد. آنها به حرکات، رفتار، اعمال ما نگاه میکنند توجه و محبت شما به نوجوان از طریق کلام و غیر کلامتان تقویت کننده مثبت است. ما برای زمان آینده سرمایهگذاری و سپردهگذاری میکنیم. برای زمانی که نوجوانی و هیجاناتش را پشت سر گذاشت. فرزند ما در دوره جوانی در عین رشید بودن رعنا بودن به والدین خود احترام میگذارد. جلو پای پدر برمیخیزد مادرش را درست خطاب میکند تصمیماتی که میگیرد آنها را در جریان میگذارد. به آنها احترام میگذارد؛ این رفتار و اعمال در اصل سرمایهگذاری بوده است که والدین او در دوران کودکی و نوجوانی انجام دادهاند. یک نگاه محبتآمیز یا یک نوازش مهربانانه بزرگترین معجزه را میکند و رفتار فرزندتان را به سوی خلاقیت، خیر و نیکی تغییر جهت میدهد. بی شک توجه و محبت کردن، یک نیاز اساسی روانی و یک تقویت کننده مثبت است.
4ـ اصل پذیرش و احترام
مهمترین مسئله این است که فرزند نوجوان شما بداند شما او را همانطوری که هست پذیرفتهاید. خیلی وقت ها فکر میکنند پذيرش ما به آنها کم شده است و اين هم به دليل مستقل شدن آنهاست؛ يعني آنها بزرگ شدهاند. چون به بلوغ رسيدهاند. چون بعضی از کارهايی که انجام می دهند، نشانه بلوغ آنهاست و مستقل شدن. خلاصه چون بعضی از رفتارهايی که انجام میدهند، پذیرش ما نسبت به آنها کم شده است. بنابراين در آن شرایط ما بايد به آنها حس محترمانه بودن بدهیم و به آنها بگوييم آنها قابل احترامند و به آنها بگوییم ما هم سن و سال شما بودیم این شرایط را درک کردیم. یادم می آید من هم دختر نوجوانی بودم به ظاهرم اهمیت میدادم یعنی در جهت زمان بودن او قدم برمیداریم تا مسئله عادی شود و بداند ما او را همانطور که هست پذیرفتهایم. دومین چیزی که وجود دارد شخصیت اوست و بداند که برای ما قابل احترام است اگر از قبل به او آقا و خانم خطاب نمیکردیم. از این پس او را خانم یا آقا صدا کنیم. و دلیل این را هم بگوییم تو دیگه برای خودت مردی شدی. تو دیگه برای خودت خانمی شدی. و حق و حقوقش را به او بگوییم. به او بگوییم تو میتوانی اظهارنظر کنی. تو اگر مخالف نظری هستی، میتوانی بگویی. از این به بعد اصول ارتباط درست را به او یاد می دهیم. تو میتوانی در مورد خواستهات صحبت کنی. تو میتوانی نیازت را بیان کنی. یا تو میتوانی در مورد احساست صحبت کنی. دوباره در مورد نیازهايت صحبت میکنیم و او را همانطور که هست بپذيريم. اینها همه چهار نکته اصل پذیرش و احترام را می گوید. که این اصل پذیرش و احترام زمینه ساز پذیرش و احترامی است که قرار است در آينده او برای من داشته باشد. بنابراين محترم شمردن نوجوان، احترام به شخصیت و حقوق او، توجه به نیازهای همه جانبه او و پذیرش او همانطور که هست از مهمترین اصول برقراری ارتباط است.
5ـ اصل برخورد مثبت و مثبت فکر کردن
وقتی با نوجوان روبرو میشويد حتی اگر از او عصبانی هستید، نه با حرکات بدنتان و نه با زبانتان نبايد با او مواجه شويد يعنی او نبايد احساس کند که شما میخواهيد به او حمله، تنبیه، قضاوت يا اورا ارزیابی کنيد. عبارات و کلماتی هم که استفاده میکنید بايد همه مثبت باشند، تشویقی برای تغییر باشد؛ ابتدا با یک نکته مثبت از نوجوانتان شروع کنيد، سپس مطلبی اصلی که مدنظرتان است بگوييد و در باره آن مسئله صحبت کنید و مجدد یک نکته مثبت بگویید. مثلاً به او بگویيد «از اینکه من بچهای دارم که اهل درس است و آنقدر اخلاق و رفتار خوبی دارد؛ اما به او یادآوری میکنیم زمان استفاده از تبلت را مدیريت کند، زيرا من و پدر را نگران کرده است.» مجدد از او تعریف می کنید. «ما از هوش و استعدادت حیفمان میآید. برای اینکه تو یک آدم موفقی خواهی شد و برای اینکه نگران تو هستیم.» هنگامیکه با نوجوانی روبرو میشوید، سعی کنید با او برخورد مثبتی داشته باشید، از کلمات و عبارات تشویق آمیز استفاده کنید و به دنبال نکات مثبت او باشید، نه عیب جویی و ایراد گرفتن از او.
6ـ اصل برقراری ارتباط کلامی و عاطفی
در هر فرصتی که پیش می آید با فرزندان خود صحبت کنید و با آنها در یک فضای گرم و صمیمانه ارتباط کلامی و عاطفی برقرار کنید. «با نوجوانتان ارتباط کلامی و عاطفی خوبی داشته باشيد.»
هر فرصتی پیش آمد، با او ارتباط مثبت برقرار کنيد. مثلاًوقتی میبینيد بچه نوجوانتان از ساعت 1 تا 3 بعدازظهر در اتاقش هست و در اتاق هم بسته، شما میتوانيد از این فرصت استفاده کنید یک استکان چای با کشمش به اتاقش ببرید و بگویید امروز در اداره که بودم خواندم که کشمش آنتیاکسیدان زیادی دارد گفتم امروز با هم چایی بخوریم. تحقیقات نشان میدهد هر چقدر خانوادهها در سن نوجوانی فرزندشان، برای نزدیک شدن به آنها ارتباطات کلامی و غیرکلامی بین همه اعضای خانواده برقرار شود و به او محبت کنيد و او احساس کند مورد توجه است؛ نوجوان بيشتر و بهتر اين سن را پشت سر میگذارد؛ نه اینکه من و بچهام خوب باشم ولی پدرش را هفتهای یکبار ببیند. ارتباط پسرم با پدرش خوب باشد ولی مرا به عنوان آشپز ببیند. «پسری که آمده بود برای مشاوره میگفت: مادر من زن خوبی است خوب آشپزی میکند. خوب لباسها را میشوید. ولی من میتوانم غذا را از بیرون تهیه کنم. لباسها را به خشکشویی بدهم. من محبت میخواهم. من درک شدن میخواهم. درباره دوستانم نظر بدهد، که من بدانم چه جالب والدینم به من و دوستانم توجه میکنند. ولی نه به صورت انتقادی به شکلی بگوید که من احساس کنم مورد توجه هستم. نه مورد انتقاد؛ وقتی بصورت انتقادی نظراتشان را میگویند. ما را هم همراه دوستانم زیرسوال میبرند. ولی وقتی نظرشون را فقط در مورد دوستمان میگویند برایمان دلپذیر است که مورد توجه والدینمان هستیم.
7- اصل پرهیز از افراط و تفریط
سعی کنید با نوجوانان، بر اساس اصل اعتدال رفتار کنید. اصل ارتباط با نوجوان اصل اعتدال است مقررات و انضباط را تعیین کنید. برای اعمال مقررات سعی کنیم در مرحله اول شما پایبند باشید. «پدری که خودش سیگار می کشد . نمیتواند به نوجوانش بگوید سیگار بد است و نکش. مادری که خودش مدام با گوشی همراه بازی میکند نبايد به دختر نوجوانش بگوید اینکار را نکن.» از طرفی هم استبداد به درد نمیخورد. «نبايد از والدین بخواهيم با ما کار نداشته باشند به اين دليل که ما به یک حد رشد رسیدیم» و يا «والدين بگويند: تو با من کار نداشته باش، آب از سر ما گذشته است.» این جملات را وقتی به نوجوانمان میگوییم اعتدال از بین میرود. گویی به او میگوییم که من با تو متفاوت هستم. گاهی در افراط و تفریط یعنی اصل اعتدال شاید لازم باشد اغماض کنید و نبینید این دفعه چه اتفاقی افتاد، برای اینکه اعتدال به هم نخورد. مثلا اگر من به دخترم بگویم در گوشی همراهت فلان مطلب یا عکس را دیدم، حتماً باید واکنشی نشان بدهم؛ اگر آنجایی که میدانید نمیتوانيد واکنش مناسب را نشان بدهید، یه جوری رفتار کنید که انگار ندیدهاید. بعد با مشاور یا دوستی مطرح کنید. کسی که به او نزدیک است و او به نوجوانتان بگوید مثلاً اگر والدینت متوجه شوند .. یعنی غیرمستقیم انگار که هنوز والدین متوجه نشدهاند، نوجوان به فکر میافتد و سعی میکند کار درست را انجام دهد.
8- اصل پرهیز از تحمیل کردن
گاهی پدران و مادران به زمان عصر خود اشاره میکنند و بی توجه به مقتضیات زمان و مکان تأکید میکنند که وقتی به سن شما بودیم اینگونه رفتار میکردیم، اینگونه لباس میپوشیدیم و .. و نظایر آن را از فرزندان خود انتظار دارند.
«چیزی یا کسی را به نوجوانمان تحمیل نکنیم.» بدترین تحمیلی که به نوجوانمان میکنیم از او میخواهیم مثل ما باشد یادتان باشد دنیا تغییر کرده و بر اساس این تغییرات روحیات و نیازهای ما هم تغیير کرده است.
«چقدر شما مادر و پدرانتان را داشتید و بچههای ما چقدر ما را ندارند.» من وقتی به خانه میآمدم بوی غذای مامان همیشه خانه را پر کرده بود. در صورتی که بچههای الان وقتی میآيند خانه اولین کاری که باید انجام دهند بايد غذا را گرم کنند. گاهی ناگزيرند غذای خواهر يا برادر کوچکشان و يا حتی پدر را هم گرم کنند! چقدر اوضاع فرق کرده چرا از آنها انتظار داریم.
در حالی که باید به فرزندان اعتماد کرد و به آنها اجازه داد که به تدریج پس از کسب آگاهی لازم بتوانند خود تصمیمگیری در امور زندگی، تحصیلی و شغلی را تمرین کنند.
9- پرهیز از مقایسه کردن
تفاوتهای موجود در انسانها، بیانگر این نکته است که پدر و مادر باید به فرزندان خود مطابق روحیه، علایق، توانمندیها، استعدادها و ویژگی های فرزند خود رفتار کنند. ما وقتی هم سن وسال شما بودیم. با شکلاتی خوشحال میشدیم. حالا الان باید فلان چیز را برای شما بگیریم، «به نوجوانتان اعتماد کنید. به آنها اجازه بدهید در مورد امور تصمیمگیری کنند.» آنها هم شبیه ما بودند اما در دنیایی مدرنتر، سختتر، سردتر، از لحاظ حوزه ارتباطی. بدترین کاری که ما میتوانیم انجام بدهیم مقایسه کردن است. در هر سنی مقایسه کردن بد است و این کار در نوجوانی بدترین کار است. اگر کودک را با ديگري مقايسه کنيم چون او چارچوب ندارد او ناراحت نمیشود ولی وقتی نوجوان را با دیگری مقایسه میکنید بزرگسال میشوند و میتوانند تجزیه و تحلیل کنند، عصبانی میشوند و غالبا میفهمند به چه دليل او را مقایسه کردهاید. برای نوجوان خیلی سخت است که او را با کسی دیگر مقایسه کنید. هرگز تواناییها و ضعفهای فرزندی را با فرزند دیگر یا نوجوانی را با نوجوان دیگر مقایسه نکنید.

10- توجه به کسب هویت نوجوانان
« توجه به کسب هویت نوجوان». هر چه که ما الان هستیم همان تصمیمی است که در سن 14 -15 سالگی گرفتیم. یعنی بازده بین 12 تا 18 سال من شما الان ما را تشکیل داده است. در همان بازده سنی، من رشته تحصیليم را انتخاب کردم. در همان بازده مشخص شد که من آدم مذهبی هستم. تا قبل از 12 سالگی مادرم مرا مجبور می کرد چادر بپوشم. جملاتی که والدین به دکتر مشاور میگويند: تا وقتی که دانشگاه نرفته بود همه چیز خوب بود. از وقتی که دانشجو شد همه چیز تغییر کرده است، اگر تا 18 سالگی فرزندم را طوری بزرگ کردم که کار خلاف شرع انجام نداد، دخترم به پسری نگاه نکرد و پسرم هم خلاف شرع انجام نداد، پس از آنکه وارد جامعه بزرگتر (دانشگاه) شد، (در 17-18 سالگی وارد رابطه شد). جوان در اين سن هویت پیدا میکند. هویت مالی، تحصیلی، شغلی پیدا میکند. نظرش نسبت به همسرآینده خود طبق آنچه که بين والدينش است، انتخاب میکند و تصمیم میگیرد. اگر در این زمان فرزندتان احساس ارزشمندی کند، هویت مثبت از خود پیدا میکند و این مسئله به او کمک میکند که در آينده با هر فشاری و هر شرایطی که مواجه شد تصمیم به انتخاب درست با ملاکها و معيارهای خودش انجام دهد. نوجوان نیاز دارد هویت مشخصی از خود به دست آورد تا بتواند به عنوان فردی مستقل به زندگیاش جهت دهد، احساس ارزشمندی کند، از وابستگیها رهایی یابد و بالاخره بتواند برای استقلال مالی، تحصیلی، شغلی، ازدواج و آینده خود برنامهریزی کند. کسب هویت به خودی خود امر بزرگی است و نوجوان را با فشارهای گوناگونی روبرو میسازد. در این شرایط والدین وظیفه دارند با رعایت اصول برقراری رابطه انسانی، با شکیبایی و بردباری با فرزند نوجوانشان رابطه برقرار کنند و با او مدارا نمایند تا فرزندان به سلامت این دوره را پشت سر گذراند و آنرا طی کنند.
11- اصل صداقت
مهمترین اصلی که به برقراری رابطه انسانی میان والدین و فرزندان کمک میکند، اصل صداقت یا صادق بودن در گفتار و رفتار است.
مهمترین اصل در روابط انسانی صداقت است چون قابل درک است. زمانی که ما دروغ میگوییم فکر میکنیم بقیه متوجه نمیشوند زیرا فرزندان به سهولت به میزان صداقت والدین با خودشان پی میبرند و میزان اعتماد خود را به والدین برحسب آن تنظیم میکنند. هر چقدر میزان صداقت بین شما و نوجوانتان بیشتر باشد. سهولت ارتباط بیشتر است. راحتتر با شما ارتباط میگيرد راحتتر میآید دردودلش را با شما درميان میگذارد که مثلاً پسری به من پیامک داده است. این میزان اعتمادی که بین من و نوجوانم ایجاد میشود. میزان صداقت من است. بچه در رفتارهای ما چیزهایی میبیند که نمیتواند به ما اعتماد کند. یه جایی که او علیرغم میل من بوده گویا رفتاری کردم که به صداقت من شک کرده و نمیتواند اعتماد کند. باید اعتماد بین فرزندان و والدین پدر یا مادر فرق نمیکند؛ شکل بگیرد. خیلی مهم است که من و شما در حیطه نوجوانی فرزندانمان (یکی از والدين) منبع اعتماد باشیم و دیگری اقتدار یعنی به یکی اعتماد کند و از دیگری نه اینکه حساب ببرد ولی بداند که دیگری پدر احترام بیشتری برایش قائل است. جنس فرزندتان هر چه که باشد دختر یا پسر، بهتر است مادر منبع محبت باشد و پدر نشان اقتدار.
12- قاطع و جدی بودن
در کنار تمام اصول برقراری رابطه انسانی با کودک و نوجوان، اصل قاطع و جدی بودن مطرح میشود، متأسفانه برخی از والدین با فرزندان یا بسیار خشک و رسمی هستند و یا بسیار مهربان و نرم. این اصل را والدین با خشک ورسمی بودن و گذاشتن قاعدههای خشک نادرست است همانطور که در بحث چهاردیواری گفتیم سقف قاعدهها را پایین نزنید که بچه ها احساس خفگی کنند، دلگیر شوند، منتظر فرصت باشند که از آن خانه بیرون بروند و هر کاری دلشون خواست انجام دهند. قاطع بودن به معنای جدی و عصبانی و خشونت و سختگیری نیست. قاطع بودن به معنای اینکه قانونی که با هم تعریف کردیم باهم به اجرا بگذاریم. اگر والدين يا فرزندان در جايی از اين قواعد خطا کردند میتوان برای بار اول درباره دلیل خطا صحبت کنیم و بار دوم برای اینکه چرا تکرار شد صحبت کنیم و اگر بار سومی اتفاق افتاد آنجا بررسی کنیم شاید قانون ما غلط است اما بعد از بار سوم، والدین باید قاطع باشند. به َآنها بگویید گویا مشکلی وجود دارد شايد مشکل از من و ملاک من است. مشکل از قانونی است که تعریف کردیم یا مشکل از توست خوب بیا کمک کنيم و مشکل را حل کنيم؛ ممکن است در این قسمت بچه ها بگویند «اعتماد به نفس نداریم يا جرأت نداريم يا استرس باعث این میشود، خیلی راحت می توان به آنها کمک کرد.
در حالیکه معدودی از والدین به موقع مهربان و به موقع قاطع، هرگز قاطع و جدی بودن را با عصبانیت، خشونت و سختگیری یکی نمیدانند.
13- توجه به نیازهای همه جانبه
انسان موجودی چند بعدی است و سلامت روانی و جسمانی فرزندان در سایه توجه به نیازهای همه جانبه آنها تأمین می شود.
فراموش نکنید فرزند نوجوان شما دیگر کودک نیست، که نیاز به سرپناه و غذا داشته باشد واسباب بازی بخواهد، نوجوان شما برای اینکه سلامت جسمانی و روانی داشته باشد یک حیطه وسیعی از نیازها را دارد، او نمی داند آن خدایی که دربارهاش صحبت میکردم وجود دارد یا نه؟ تفکر انتزاعی در او شکل میگیرد. همه چیز را باید به او توضیح بدهیم. وقتی شما همه جانبه به نیازهایش توجه میکنید او هم همه جانبه رشد میکند. اشتباه ما این است که او را در بهترین دبیرستان شهر ثبت نام میکنیم. او در بعد تحصیلی خوب رشد میکند اما آیا از دبیرستان که بیرون آمد و دختر زيبايی را میبیند،میدند با آن دختر چکار کند؟ آیا میداند با حسی که دارد چکار کند؟ آیا وقتی او را به مهمانی میبریم آداب معاشرت بلد است؟ احترام به بزرگتر را بلد است. وقتی بابا بزرگش وارد میشود از جایش بلند میشود؟ آیا میداند تفریح چیست؟ چقدر از ساعت عمرش را باید با تفریح بگذراند؟ آیا میداند مذهب چیست؟ آیا میداند معنویت چیست؟ آیا برای جسمش ارزش قائل است یا فقط گیر داده پول بدهید بروم بینیام را عمل کنم و نمیداند با جسمش چکار کند؟ و در مورد اندام نامتناسب خود چکار کند؟ والدینی که به تأمین نیازهای همه جانبه فرزندان خود میاندیشند، رشد همه جانبه آنان را موجب میشوند و افراد رشد یافته از تمامی جنبهها را به جامعه عرضه میکنند.
14- اصل مسئولیت دادن به فرزندان
فرزندان را باید به بهترین نحو به داشتن و پذیرفتن مسئولیت تشویق نماییم. به نوجوانتان مسئولیت بدهید. زمانی که به او مسئولیت میدهيد که اتاقش را مرتب کند، نبايد بگویید خوب اتاق خودش است؛ شما همین مسئولیت را به او دادید. بنابراین تحسینش کنید، از او قدردانی کنید جلو دیگران بگویید شکرخدا یاسمن کمک کارم است و اگر جدای از مسئولیتش اگر کوچکترین کاری انجام داد بگویید و به او بفهمانید و بگویید من میدانم وظیفه تو نيست، انتظاری هم از تو ندارم ولی اين کار را که انجام میدهی باعث میشود من نگاهم به تو عوض شود و حس خوبی داشته باشم و آرام باشم و انرژی داشته باشم. وقتی اعمال غیرمسئولانه از نوجوانتان سرمیزند و هر کدام از والدين که ديدند او را به محيطی خلوت و صميمی و محرمانهترین فضا ببريد و به او بگوييد اینجا جز من و تو و خدا کسی نیست و کار یا عمل غیر مسئولانهاش را متوجه شدهاید ولی مستقیم نگوييد که مال توست یه جوری از او سؤال کنيد و توضیح بخواهيد و نيز راه حل هم از او بخواهید و به او بگویید اگر لازم شد مسئله را با پدرش در میان می گذارید. (اگر مادر ديده است) اما مطمئن باشید که چون عصبانی هستید نباید فوری به پدر بگویید حداقل 24 ساعت بعد اگر خواستید با پدرش در میان بگذارید. اشتباهی که میکنیم فوری میخواهيم پدر را هم در جريان بگذاريم؛ مطمئناً این اتفاق امروز نیفتاده بنابراین اگر یکروز دیرتر بگویيم هیچ مسئله ای پیش نمیآید. وقتی آرامتر شدم بهتر میتوانم مسئله را با پدرش در میان بگذارم و میتوان پس از شنیدن پدر، خشم او را نيز کنترل کرد.
15- اصل مشورت کردن و خود تصمیم گیری
با فرزندنتان رابطه برقرار کنید و با آنها مشورت نمایید.به بچهها باید تصمیمگرفتن را یاد بدهیم. زندگی ما با تصمیمهایمان میگذرد. مهمترین کاری که انجام میدهیم تصمیمگیری و انتخاب است. وقتی در کودکی بچه را به مغازه میبرید از صد لباس که در مغازه وجود دارد؛ براي اينکه او بتواند و ياد بگيرد انتخاب کند تعدا معدودي با 3 رنگ مشخص به او نشان بدهيد تا کودک خودش بتواند انتخاب کند و تصمیم بگیرد که کدام لباس و رنگ را دوست دارد. برای اينکه تصميمگيری را به کودک ياد بدهيم از وسايل اتاق خودش شروع میکنيم مثلاً رنگ پرده اتاقش را انتخاب کند و يا اينکه گلدان را کجا قرار بدهد، نظر کودک را بخواهید او باید خودش تصمیم بگیرد اما اگر حتی تصمیم اشتباهی گرفت فوری به او نگویید اشتباه است. بلکه پس از اندکی و رفت و آمد و دلیل درست به او بفهمانید که این تصمیم اشتباه است. که خود نیز بتواند به اشتباهش پی ببرد.
در فرآیند تصمیمگیری اولین مرحله آن است که به بچهتان ارزش بدهید؛ امروزه در خانواده باید درباره حتی تلویزیون دیدن باید یاد بگیریم با هم یک فیلم مشترک ببینیم. برنامهای را انتخاب کنيم و با هم به تماشا بنشينيم. در مورد کارهای ديگر هم مثل مهمانی رفتن، مسافرت رفتن و… مشورت کنیم و رای گیری کنیم. گاهی اگر تصمیمی را من و همسرمان گرفتیم باید در خلوت خودمان نظرمان را یکی کنیم. خیلی وقتها هم اگر تصمیم خیلی مهمی نیست، ابتدا اجازه بدهید نوجوانتان نظرش را بگوید پس از آن یکی از شما به نفع او کنار برود. که ببیند که برای همیشه هم تبانی نیست. یعنی اگر همیشه نظراتتان یکی باشد نوجوان شک می کند.
در اصل مشورت کردن چند نکته هست: اینکه ما برای تو ارزشی قائل هستیم، اینکه تو را به عنوان یک شخصیت مستقل پذیرفتیم و نيز تو هم جزو افراد بالغ هستی و برای نظرت ارزش قائلیم،تو برای ما محترم هستی و مهمترین چیز این است که خود والدين به او تصمیم گیری را به آنها یاد می دهیم.
سخن آخر
خانواده محیط اصلی پرورش نوجوان محسوب می شود. رفتار و کردار اخلاقی و تامین زندگی بدون اضطراب، نوجوان را به سوی تقوا و درستکاری سوق میدهد. بیتوجهی و سهل انگاری نسبت به تربیت نوجوان و تامین نکردن عشق، توجه، دلسوزی و راهنمایی از طرف والدین، نوجوان را به سوی بی بند و باری، نومیدی، عصیانگری میبرد. پاسخ درست به خواهشهای روانی و تمایلات درونی کودک و نوجوان از اساسیترین مسائل تربیتی است.
حضور پویای والدين در کانون خانواده از جنبه تربیتی از اهمیت زیادی برخوردار است. بی تفاوتی، خونسردی و سکوت دائمی والدين تأثیر منفی بر نوجوان دارد. رابطه پویا و فعال والدین و نوجوان موجب میشود که او بدون ترس و واهمه مسائل خود را با آنان در میان بگذارد و راهنمایی بخواهد.
#شکست_خوردن
#تمرین_شکست
#بازده
#برنده
#مهارت_پذیرش_شکست
#توسعه _فردی
#مشاور_خانواده
#جوان
#نوجوان
#خانواده
#امنیت _جامعه
#کنترل_خشم
#زنان
#تبعیض_جنسیتی
#حقوق_زنان
#برابری_حقوق-زنان
#بلوغ_روانی
#شکست_عشقی
#شکست_عاطفی
تلگرام توسعه فردی، مهارتهای ارتباطی و هنر خوب زیستن:
https://t.me/pajoohesheiranian
ایتا توسعه فردی، مهارتهای ارتباطی و هنر خوب زیستن:
https://eitaa.com/HooshmandReza
اینستا رضا هوشمند مدرس توسعه فردی:
https://www.instagram.com/reza.hooshmand84?igsh=MW1waWNveWRoYmhpZA
اینیستا مشق شب:
https://www.instagram.com/mashgheshabpub?igsh=cXphZmx4M3ByeG92
# روزنگار مشق شب:
#روزنگار #تقویم #تقویم مشق شب #رویدادتاریخی #رویدادمذهبی #رویدادملی #ولادت #وفات
#بیست_و_دوم_مهر
#روز_جهانی_استاندارد



