بسیاری از ما، به دنبال یادگیری مهارت نه گفتن نرفتهایم، چون واقعاً نمیدانیم داشتن این مهارت، تا چه اندازه پراهمیت است و در موفقیتها و شکستهایمان نقش ایفا میکند. ما روزانه با درخواستهای متعددی روبرو میشویم. درخواستهای کوچک و بزرگی که هرکدام فرصتی را برایمان فراهم میکنند و یا فرصتی را از ما میگیرند. باید بتوانیم این دو شرایط را از یکدیگر تشخیص دهیم و آن زمان که لازم است به درخواست دیگران نه بگوییم. برای اینکه بتوانیم در زمان لازم به دیگران نه بگوییم به قدرت نه گفتن نیاز داریم.
مهارت نه گفتن چیست؟
مهارت نه گفتن به این معنا است که بدانیم چه زمانی باید درخواست دیگران را رد کنیم. این کاملاً طبیعی است که همواره نتوانیم درخواست دیگران را بپذیریم، چراکه هرکدام از ما حدومرزها و شرایط خاص خود را داریم. نه گفتن به دیگران ابداً به معنی بیاحترامی و طرد کردن آنها نیست بلکه به این معنا است که ما برای خود و حد ومرزهایمان ارزش قائل میشویم.
چرا اغلب ما مهارت نه گفتن را نداریم؟
ما در سیستمهایی رشد کردهایم که مظلومیت و خجولی را یک ارزش به حساب میآورند. مدرسه، دانشگاه، خانواده و سبک زندگی ایرانی همیشه از عباراتی مثل مؤدب بودن، سر به زیر بودن ومحجوب بودن برای توجیه خجولی استفاده کردهاند. رشد کردن در این سیستم یکی از بزرگترین دلایلی است که اکثر ما ایرانیها خجالتی بار آمدهایم و نمیتوانیم قاطع باشیم.
♣عوامل موثر بر قدرت نه گفتن به دیگران
عوامل متعددی بر قدرت نه گفتن ما تأثیر میگذارند که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم:
تاثیر “فرهنگ” بر مهارت نه گفتن
اول از همه باید نه گفتن را در قالب فرهنگ بررسی کرد. در فرهنگهای جمعگرا بسیار بر منافع جمعی تأکید میشود و کمتر به حقوق و منافع فردی پرداخته میشود. در جامعه ما نیز بسیار بر منافع جمعی تأکید میشود و بسیاری از حقوق فردی در قالب کلماتی مثل «تعارف»، «مردمداری» و «مرام و معرفت» پایمال میشوند. بااینحال باید بدانیم که احترام گذاشتن و کمک به دیگران به معنی له کردن ارزشها و پا گذاشتن بر حدومرزهای خودمان نیست. باید بتوانیم فارغ از قالبهای اجتماعی که برایمان تعیین میشود زندگی کنیم و در شرایط لازم به دیگران نه بگوییم.
تاثیر “شخصیت افراد” بر مهارت نه گفتن
بعضی از افراد ویژگیهای شخصیتی خاصی را دارند که باعث میشوند تلاش زیادی برای راضی نگهداشتن دیگران انجام دهند. این افراد معمولاً ترس شدیدی از قضاوت دیگران دارند و از طرف مقابل میل شدیدی به راضی نگهداشتن آنها پیدا میکنند. این افراد معمولاً حدومرزهای ضعیفی برای خود تعیین میکنند و به خواستههای دیگران تن میدهند.
در واقع این افراد ازآنجاییکه حدومرزهای ضعیفی دارند به دیگران اجازه میدهند که به زندگیشان جهت دهند. آنچه زندگی این افراد را اداره میکند حدومرزهای شخصی خودشان نیستند بلکه نظر و خواستههای دیگراناند. در این مورد نیز باید بتوانیم با شناخت از ویژگیهای شخصیتی خود در جهت تغییر خود برآییم.
تاثیر “خشم” بر مهارت نه گفتن
افرادی که نمیتوانند به دیگران نه بگویند به مرور خشم زیادی نسبت به خودشان پیدا میکنند. در واقع آنها ابتدا از دیگران خشمگین میشوند، چراکه میبینند که دیگران و خواستههایشان زندگی آنها را مدیریت میکنند. رفتهرفته این خشم، خودشان را نشانه میگیرد؛ چراکه میبینند این خودشاناند که به دیگران اجازه پا گذاشتن روی حدومرزهایشان را دادهاند. پس از مدتی این خشم درونی شده خود را به شکل خودسرزنشی نشان میدهد.
فرد مدام از خودش عصبانی است و رفتهرفته احساس بدتری نسبت به خود پیدا میکند و این باعث کاهش عزتنفس و اعتماد به نفس در این افراد میشود.
در واقع فرد ازآنجاییکه مدام درگیر خودسرزنشی است به مرور خود را بیارزشتر و بیعرضهتر میپندارد و روز به روز باعث کاهش عزت نفس شده و احساس بدتری نسبت به خود پیدا میکند. در این مورد نیز فرد باید بتوانند با ایجاد حدومرز و پرورش مهارت نه گفتن از کاهش احساس ارزشمندی درونیاش جلوگیری کند.
قدرت نه گفتن شهامت میخواهد!
یکی از مهمترین مهارتهایی که بر قدرت نه گفتن ما میافزاید شهامت و یا ابراز وجود است. در واقع یک فرد با شهامت ترسی از ابراز وجود خود و حدومرزهایش ندارد و به موقع از حقوق خود دفاع میکند. این فرد درعینحالی که به دیگران پرخاش نمیکند، با قاطعیت و با احترام تمام از حدومرزهایش دفاع میکند و به موقع به دیگران نه میگویید.
در پژوهشی (1) مهارت نه گفتن در 120 دانشجو مورد بررسی قرار داده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که ارتباط خیلی مهم و معناداری بین شهامت و مهارت نه گفتن وجود دارد. در واقع این پژوهش به نقش کلیدی داشتن شهامت در مهارت نه گفتن اشاره میکند. پیشنهاد میکنم که برای پرورش این مهارت حتماً از محصول شهامت ما استفاده کنید.
حال که کمی بیشتر بر عوامل اثرگذار بر قدرت نه گفتن آشنا شدهایم وقت آن رسیده که به سراغ چند راهکار برای پرورش این مهارت بپردازیم.
♣چگونه هنر نه گفتن را در خود پرورش دهیم؟
این راهکارها برای یادگیری مهارت نه گفتن، میتواند مفید باشد
خود را از قالبهای فرهنگی و اجتماعی خارج کنید
اولین قدم برای پرورش مهارت نه گفتن باید بازنگری قواعد فرهنگی و اجتماعی حاکم باشد. اول از همه باید بتوانیم کلیشههای حاکم بر جامعه مثل تعارف را مورد بازبینی قرار دهیم و بدانیم که کمک به دیگران به معنی نادیده گرفتن خود و حدومرزهایمان نیست. پس بهتر است به جای دامن زدن به این کلیشهها بر روی حقوق فردی خود تمرکز کنیم.
بر روی شناخت خود وقت بگذارید
به باور من مهمترین رسالت هر فرد در زندگیاش شناخت خود است. اروین یالوم در کتاب «وقتی نیچه گریست» میپرسد: «آیا کاری مقدستر از خودشناسی سراغ دارید؟» من نیز شدیداً با این ایده موافق هستم و باور دارم که کلید شفا و درمان همواره در شناخت از خود نهفته است.
ما باید بتوانیم خود را بشناسیم و بدانیم چه رفتاری را به چه دلیلی انجام میدهیم؛ باید در موقعیتهای مختلف از خود بپرسیم که چرا نمیتوانیم به دیگران نه بگوییم. پاسخ این پرسش دروازههای مهمی را برایمان باز میکند و به ما کمک میکند تا مهارت نه گفتن را در خود پرورش دهیم.
بدانید که نمیتوانید همه را راضی نگهدارید
خیلی اوقات از ترس قضاوت دیگران و در تلاش برای راضی نگه داشتن آنان از نه گفتن میترسیم. بااینحال باید بدانیم آنکه در زندگی ما نقش اصلی را بازی میکند خودمان هستیم و نه دیگران.
در نهایت این تصمیمات و نظرات و انتخابهای ماست که زندگیمان را میسازند و نه دیگران. از طرف دیگر نیز راضی نگهداشتن همه انسانها هیچگاه ممکن نیست و از محالات است. پس بهتر است به جای تلاش بیهوده برای راضی نگهداشتن دیگران حدومرزهای مشخصی را برای زندگی خود تعیین کنیم و اجازه ندهیم که دیگران زندگی ما را اداره کنند.
بدانید که نه گفتن به دیگران حق طبیعی شما است
خیلی اوقات میترسیم که با نه گفتن به دیگران آنها را ناراحت کنیم. بااینحال باید بدانیم که نه گفتن به درخواست دیگران حق طبیعی ما است و به معنی بیارزش شمردن و یا بیعلاقه بودن به دیگران نیست.
ما صرفاً یک درخواست را رد میکنیم چراکه میبینم با توجه به شرایط زندگیمان و حدومرزهایمان توان انجام آن را نداریم. در واقع میتوان دیگران را دوست داشت و محترم شمرد و باز هم به آنها نه گفت.
از آموزشها و روانشناسان با کیفیت کمک بگیرید
نه گفتن مانند هر مهارت دیگری نیاز به آگاهی و آموزش دارد. برای پرورش مهارت نه گفتن باید بتوانیم به خوبی نسبت به ابعاد مختلف آن کمک بگیریم. روانشناسها یکی از مهمترین افرادی هستند که میتوانند کمکمان کنند.
از طرف دیگر نیز ما در تیم بیشتر از یک نفر آموزشهای مهمی در زمینه شهامت و نه گفتن داریم که تهیه آنها قطعاً میتواند به شما کمک کند.
♣نوع پاسخ به درخواستهایی که از ما میشود!
لازم نیست به همه نه بگویید. گاهی اوقات دوستتان از شما ماشین یا پول میخواهد و شما توانایی انجام آن را دارید و هیچ رودرباسی از دوستتان ندارید. ضمن اینکه میدانید دوستتان فرد خوش قولی است و به موقع پول و ماشین را پس میآورد. در این صورت میتوانید به او کمک کنید.
ما دو نوع نه در پاسخ به درخواستها میگوییم:
((نه)) با شک و تردید و غیر قاطعانه
گاهی در پاسخ به درخواست کسی خیلی گنگ و نامفهوم به او «نه» بگوییم. مثلاً در پاسخ به درخواست او برای پول، میگوییم: اجازه بده حسابم را چک کنم بعداً خبر میدهم» و یا اینکه گوشیمان را از دسترس خارج میکنیم. این نوع رفتارها ناشی از خجولی و عدم توانایی «نه گفتن» است.
((نه)) پرخاشگرانه
مثلاً در پاسخ به درخواست دوستمان برای پول میگوییم: ندارم! داشتم هم بهت نمیدادم!
هردو اشتباه هستند. برای اینکه یک «نه» زیبا و هنرمندانه بگوییم، چهار مرحله پیش روی شما قرار میدهم. ابتدا میخواهم مفهوم «اعتبار» افراد پیش خودمان را به شما یادآوری کنم.
گاهی اوقات یک فرد پیش شما هم اعتبار خوبی دارد و هم به قول و تعهداتش وفادار است؛ اما گاهی اوقات فردی که قبلاً پایبندی به تعهداتش را امتحان کردهاید و متأسفانه او در این امتحان رد شده درخواستی مجدد از شما میکند.
مثلاً چند سال قبل یکی از دوستانم از من درخواست 200 هزار تومان پول کرد؛ اما چون چندین بار بدقولی کرده بود، محترمانه درخواستش را رد کردم؛ اما چند ساعت بعد یکی دیگر از دوستانم از من درخواست کرد که ضامن او برای دریافت وام شوم. با کمال میل قبول کردم. البته چون شرایطی که میخواست را برای ضامن شدن نداشتم، به میزان مبلغ وام به او پول قرض دادم.
میبینید که من درخواست خیلی کمتر یکی از دوستانم را به خاطر اینکه اعتبارش پیش من از بین رفته بود رد کردم اما دوست دیگرم به دلیل اعتباری که پیش من داشت، توانستم کارش را راه بیندازم. اگر میخواهید اعتبار یک شخص را بسنجید میتوانید از این فرمول استفاده کنید:
فرض کنید به شما بگویند یک نفر که ماشینتان را قرض گرفته تصادف کرده است. اولین فکری که میکنید چیست؟ ماشینتان چه آسیبی دیده یا فرد درون ماشین حالش چطور است؟ با این فرمول میتوانید اعتبار شخصی که از شما قرض گرفته را بسنجید.
♣حالا روش چهار مرحلهای و ((جذاب نه گفتن))
همانطور که گفتیم میتوانید یک روش 4 مرحله بسیار ساده و کاربردی را امتحان کنید:
1. تصمیم بگیرید
یکبار برای همیشه تصمیمتان را بگیرید که به کدام دوستانتان نه بگویید و به کدام یک خیر! به قول معروف «تکلیفتان را با خودتان مشخص کنید» که با چه کسانی میخواهید قاطع باشید و در مقابل درخواستهای چه کسانی انعطاف نشان دهید.
2. همراهی و تقدیر اولیه
فرض کنید دوستتان میخواهد برای خرید چندین دستگاه کامپیوتر برای راه اندازی یک کافی نت، از شما 20 میلیون تومان پول قرض بگیرد؛ اما شما به هر دلیل نمیخواهید این پول را به او بدهید. ابتدا یک تقدیر و همراهی اولیه با او داشته باشید. مثلاً بگویید: تبریک میگویم. امیدوارم کسب و کارت رونق داشته باشد و خوشحالم از اینکه به فکر راه اندازی کاری افتادهای.
3. گفتن نه و آوردن دلیل
وقتی تقدیر اولیه را انجام دادید، باید «نه» بگویید و سپس دلیل آن را ذکر کنید: «نه! متأسفانه هم اکنون امکان قرض دادن پول را ندارم. چون پولم را جای دیگری سرمایه گذاری کردهام.»
البته در این مرحله قرار نیست دروغ بگوییم. مثلاً پول داریم و بگوییم دستم خالی است و ندارم! با این کار نمیتوانید مهارت «نه گفتن» خودتان را بهبود ببخشید. ضمن اینکه یک کار غیراخلاقی به نام «دروغ گفتن» انجام دادهاید.
4. ارائه راهکار به طرف مقابل
در مرحله آخر در صورتی که راهکاری به ذهنتان میرسد به طرف مقابل بگویید. مثلاً: «امکان قرض دادن پول به تو را ندارم اما اگر جایی نیاز به ضامن داشتی، میتوانی روی من حساب کنی.» یا: «خبر دارم که فلان بانک وام راه اندازی کسب و کار میدهد. میخواهی به بانک سری بزنی و اطلاعات بگیری؟» یادتان باشد خجولی و بلد نبودن مهارت نه گفتن، میتواند یکی از موانع موفقیت شما شود…
#توسعه فردی
#کارگاههای مهارتی
#ارتباط موثر