تزویر: ریاکاری
ترک غم گرفتن: رها کردن اندوه
تعبیر از آن بیرون نشد: تعبیری جز آن نداشت
تأدیب: ادب کردن
تبیره زن: طبل زن
تعذیب عقبی: عذاب و مجازات آخرت
تکفل: عهده داری و پذیرش
تقبل: پذیرش و تأیید
ترجیع بند: از قالبهای شعری که از چند خانه یا رشته تشکیل میشود که هر خانهای در حکم یک غزل است و بیتهایی تکراری، آنها را از هم جدا میکند.
تمثیل: مثال زدن
تخت و گاه: تخت و پادشاهی
پردهدار: نگهبان
تحفه: هدیه، ارمغان
تعبیه: قرار دادن
تیغ: شمشیر
تتبع: جست و جو
تمنا:خواهش
تاک: بوته و درخت انگور
تفقد: دلجویی
تفصیل: مفصل بودن
توحید: یگانه شمردن
تلمیح: اشاره کردن با گوشه چشم
تداعی: دعوت کردن
تضمین: ضمانت کردن و متعهد شدن
تُرک سمرقندی: لقب رودکی
تاب: تابیدن و انحنای مو
تقصیر: کوتاهی کردن
تار: تاریک
ترانه: نام دیگر دوبیتی
تصنیف: از قالبهای جدید شعر فارسی که در دوره مشروطه رایج شد
تجدّد:نوگرایی
تفرّج: گردش
تقابل: تضاد
ترحّم: رحم کردن
تهی: خالی
تهمینه: همسر رستم
تراوید: تراوش کرد
تحیّر: حیرت
تلخکامان: اندوهگینان
تقریر: بیان کردن
توفیق: همراهی و عنایت
تیزپا: تندرو، تیزرو
تیمار: غم، حکایت و نگهداشت، توجّه؛ تیمار داشتن: غمخواری و محافظت از کسی که بیمار باشد یا به بلا و رنجی گرفتار شده باشد؛ پرستاری و خدمت کردن
تالاب: آبگیر، برکه
تناور: تنومند، فربه، قوی جثّه
تازی: عرب، زبان تازی: زبان عربی
تسلّا: آرامش یافتن
تجلّی: آشکار شدن، جلوه کردن
تکلّف: رنج برخود نهادن، خودنمایی و تجمّل
تجلّی: جلوه گری، پدیدار شدن چیزی درخشان مانند نور، روشنی
تقریظ: مطلبی ستایش آمیز درباره کتاب، نوشته و مانند آنها
تکریم: بزرگ داشت، گرامی داشت
توسن: اسب سرکش، متضاد رام
توش: توشه و اندوخته، توانایی تحمّل سنگینی یا فشار
تَرک: کلاه خود
تیز: تند و تیز
تاب: چرخ و پیچ که در طناب و کمند و زُلف میباشد
تلطّف: مهربانی، اظهار لطف و مهربانی کردن، نرمی کردن
تقریر: بیان کردن
تکریم: گرامی داشت
تکیده: لاغر و باریک اندام
تصدیق نامه: گواهی نامه
تاکستان: باغ انگوری: باغی که در آن تاک کاشته باشند.
تزار: پادشاهان روسیه در گذشته
تمایز: فرق گذاشتن، جدا کردن
برداشت از کتاب ” آداب سخنوری “ با افزایش دایره واژگان
ناشر: مشق شب