۱.آب به دست یزید افتادن: افتادن کار به دست افراد تنگ نظر و بی رحم
۲.آب به سوراخ مورچه ریختن: غوغا و آشوب و هیاهو بر پا کردن
۳.آب به مجرای سابق برگشتن: کارها بر روال سابق از سر گرفته شدن
۴. آب پیراهنِ قیامت بر سر کسی ریختن: آب توبه بر سر کسی ریختن
۵.آب تربت: آب مقدسی که به خاک مزار پیامبر یا امامان آغشته شده باشد. معمولا آن را در دهان مرده یا بیمار در حال مرگ میریزند.
۶.چشم دوانیدن: گریه کردن
۷.آب حمام تعارف کردن: چیز بی ارزش به کسی دادن
۸.آب حیات: بنابر روایتها، چشمهای در شمال زمین در ظلمات است و هرکس از آن بنوشد، جاودانه زنده میماند، آب زندگانی، آب حیوان، آب خضر همان است.
۹.آب خرابات: شراب
۱۰.آب خنک خوردن: کنایه از به زندان رفتن