اگر قرار است با هم زندگی کنیم، باید یاد بگیریم با هم گفتوگو کنیم.
برگرفته از کتاب آداب گفتوگو، نوشته رضا هوشمند، نشر مشق شب 1401
گفتوگو یکی از مهمترین هنرها و مهارتهایی است که هر شخص باید آن را به طور کامل فرا گیرد. نحوهی گفتوگو و سخن گفتن شما شخصیت شما را به دوستان، آشنایان، مربیان، کارفرمایان و همکارانتان معرفی میکند و به عبارتی نحوه سخن گفتن شما نشان دهنده شخصیت وجودی شماست.
اگر شما مهارت سخن گفتن را به خوبی ندانید، حتماً و قطعاً در اجتماع و یا محل شغلتان با سختیهایی برابر خواهید شد.
مهارتهای زندگی در زمره قابلیتهایی است که زمینه توانمندی افرادی که به آموزش و کسب و اجرای آن در زندگی میپردازند را در زندگی فردی اجتماعی، کاری، دوستانه و خانوادگی فراهم میسازد.
زندگی بهتر با برخورداری از مهارتهای زندگی میسر است و خوب است بدانیم که این مهارتها اکتسابی است.
برشمردن مهارتهای زندگی و لیست کردن آنها با هر عنوان و تعدادی رافع مهارت دیگری که شما در کنار آن میآورید نیست.
هر مهارتی که بتواند زندگی را برای خودمان و دیگران بهتر، زیباتر و مفیدتر کند، مهارت زندگی است.
آموزش مهارتهای زندگی کمک به همه مردم برای پی افکندن بنای زندگی اثربخش است. سازمان بهداشت جهانی بر ضرورت آموزش مهارتهای زندگی بر پایه موارد اشاره شده زیر تاکید دارد.
-ارتقای سطح سلامت کودکان و نوجوانان و بزرگسالان در سطح جامعه
-پیشگیری اولیه از بیماریهای فراگیر در بین کودکان، نوجوان و بزرگسالان
-آماده سازی کودکان و نوجوانان برای شرایط متغیر اجتماعی
-آماده سازی جامعهای مطلوب
-مهیا سازی مسیر اثر بخش برای نهادینه سازی دمکراسی
-بسترسازی برای زندگی کیفی
-زمینه سازی برای فراگیرسازی صلح و ارتقای سطح آن
با هم به چند نمونه از عناوین مهارتهای زندگی که در سالهای اخیر در کارگاههای آموزشِ مهارت زندگی، در مدارس و کانونهای پرورش فکری کودکان و نوجوانان در شهرها و روستاها، برگزار شد میپردازیم.
- آداب معاشرت
- ارتباط موثر
- آداب گفتوگو
4.خودآگاهی
5.کنترل خشم
6.کنترل استرس
- احترام به خود و دیگران
- بهداشت فردی
- پرسشگری
10.مسئولیتپذیری
11.کار تیمی
12.گذشت
- خوش خلقی
14.دوستیابی
15.حل تعارض والدین و فرزندان
- حل تعارض مدرسه و دانشآموزان
و سایر مهارتها که از این میان آموزش مهارت آداب گفتوگو را
یکی از مهمترین مهارتها در زندگی فردی، اجتماعی، خانوادگی، دوستان و شغلی میدانم.
گفتوگو
از گفتوگو به عنوان مهارت و هنر در ارتباطهای اجتماعی یاد کردیم و گفتیم گفتوگو میتواند موجب زندگی بهتر، ایجاد آرامش بیشتر و شرایط بهتر فردی و اجتماعی در زندگی باشد.
تصادف دو خودرو و جر و بحث دو راننده را فرض کنید. چه چیزی یک گفتوگوی سالم و آرام را دور از دسترس میکند. نبودن چه چیزی در رابطه آن دو، یک جدال و بحث شدید و بسیاری عواقب خطرناک پیش بینی نشده را موجب میشود؟
چه چیزی گفتوگوی سالم را غیرممکن میکند؟
آنچه بین ما دیوار میسازد، تمایل ما به ناآگاه ماندن از دیگران است.
دو نفر، هر کدام یک سوی، به بیان مطالبی میپردازند و از آنجا که دیواری به نام ناآگاهی و بی خبری از دیگری را ساختهاند، در تمام مدت جر و بحث، حرفهایشان هیچ شباهتی به گفتوگو ندارد.
همین دو نفر، با ورود شخص سوم، یعنی پلیس راهنمایی و رانندگی، سعی در توجیه نفر سوم دارند و به گمان خود، دیوار حائل با پلیس را برداشتهاند و با او گفتوگو دارند. حال آنکه، دیوار دیگری با جنس و هدف دیگری با پلیس بینشان است و در آن میکوشند صحنه تصادف را به گونهای شرح دهند که حق بیشتری به سویشان بازگردد.
چرا؟
هر کدام که مقصر شناخته شود، علاوه بر خسارت خودروی خود، باید خسارتِ خودروی مقابل را هم، بپردازد.
از لحظه تصادف تا انتهای آن، یعنی تعیین خسارت و انجام امور قانونی رانندگان خودروها، در زمان و مکانهای مختلف، از صحنه تصادف تا اداره بیمه و … مکالمههای متعددی با هم دارند.
این مکالمهها اگر بر مبنای هدف مشترک یعنی رسیدن به حق و رعایت قانون باشد، تکلیفش روشن است و مسالمتآمیز و نتیجه نزدیک است.
اما اگر منفعت طلبی و رسیدن به خواستههای شخصی باشد، نتیجه به طرز عجیبی، نامشخص و غیر منتظره است. حرفها از معیار منطقی و استانداردِ گفتوگو، خارج است و بیشتر جر و بحث و داد و فریاد است.
این مثال یعنی تصادف دو خودرو را، به عنوان شاهد مثالِ مناسبات داخلی مردم با دولتهایشان، ارتباطهای بین فردی و اجتماعی، خانوادگی و ارتباط اداری، میان کارمند و رئیس در نظر بگیرید و خواهید دید، اگر بین این افراد دیواری کشیده شده باشد، آیا میتوان منتظر گفتوگوی سالم و نتیجهدار بود؟
البته که نه.
گفتوگو زمانی شکل میگیرد که، فرد ابتدا خود را به معیارهای صحیح و مطلوب معاشرت برساند و این مهم، با تغییر و تصحیح خود و بازبینی دقیق رفتار و گفتار و عملکرد شخصی میسر میشود. درست در این مرحله شخص میتواند برای ورود به یک گفتوگو، اظهار آمادگی کند و نقش خود را به عنوان یکی از طرفین رابطه، به خوبی ایفا کند.
گفتوگو عبارت است از نشان دادن احترام به زندگی دیگران و به بیانی دیدن، شنیدن و فهمیدن آنها.
گفتوگو یعنی مصمم بودن برای یادگیری در هنگام مواجهه با تفاوتهای شخصیتی و دیدگاهی خود با دیگران و این اتفاق جز با برداشتن دیوار حایل بین فردی و اجتماعی رخ نخواهد داد و فرد با مواجهه با تفاوتهای شخصیتی و دیدگاهی با مخاطب یا مخاطبانش به آگاهی میرسد و آگاهی بهترین معیار و سنجش برای ورود به یک گفتوگوی سالم است.
گفتوگو با شناخت واضح مواضع و منافع طرفین و شناسایی دقیق موانع پیشرفت، با حضور صبر برای رفع و حل هر یک از آنها آغاز میشود.
گفتوگو هدف مشترک را میطلبد و اگر اهداف متناقض باشد مواضع و منافع تغییر میکند و رسیدن به حل و فصل و یک مقصود مشترک دور از انتظار خواهد بود.
همه چیز با دیالوگ شروع میشود.
گفتوگو گام اولیه در خلق ارزش است. گفتوگو نقطه شروع و نیروی وحدتبخش در همه روابط انسانی است.
برای همه ما، گسترش دایره گفتوگو در جامعهمان، گسترش فضای آسایش و امنیت است، فضایی که بدانیم در آن پذیرفته شدهایم و جایی داریم.
گفتوگوی واقعی یک تلاش معنوی بی وقفه و عمیق است که به دنبال ایجاد یک دگرگونی اساسی انسانی در خود و دیگران است.
گفتوگو چالشی عظیم است برای انسان در ارتباط با محیط اطرافش.با گفتوگو با انگیزههای مخرب ذاتی زندگی انسان روبرو میشوید و نکته مهم و قابل تامل این است که باید آن را تغییر دهید.
چالشی که انسان را به خود میرساند قدرت و انرژی درونی او را افزایش میدهد. من معتقدم که انرژی حاصل از این تلاشِ شجاعانه میتواند زنجیرههای خودخواهی، بیتفاوتی و فاصله از زندگی متعالی و اهدافی که میتواند زندگی را قابل تحمل، قابل قبول و برازنده سازد.
چه قلبهایی که به خاطر شکل نگرفتن گفتوگوهای سالم شکسته شده است و چه اعتماد به نفسهایی که از بین رفته است.
چگونه بشر میتواند بر بحرانهایی که در قرن بیست و یکم با آن روبرو هستیم غلبه کند؟ البته، هیچ راه حل سادهای وجود ندارد، هیچ “عصای جادویی” که بتوانیم برای بهبود همه چیز تکانش دهیم و خرسند شویم که تمام شد، درست شد و بحرانها حل شد.
تلاش و خواست محکم و خواستن، هسته اصلی رسیدن به چنین تلاشهایی باید به نمایش گذاشتن پتانسیل کامل گفتوگو باشد.
تا زمانی که تاریخ بشر ادامه داشته باشد، ما با چالش همیشگی تحقق، حفظ و تقویت صلح با پشتوانه گفتوگو روبرو خواهیم بود.
در اقیانوسِ گفتوگو است که انسان میتواند واقعاً انسان شود. گفتوگو یک چالش اساسی است که ابتدا از شما میخواهد که خودتان را تغییر دهید، نه اینکه سعی کنید دیگران را تغییر دهید.
کلید گفتوگو احترام به طرف مقابل، تمایل به گوش دادن و آمادگی برای یادگیری از اوست و این خود چالش بزرگِ تغییر خود است و پیش از تغییر دیگران، توجه به رفتار و گفتار و عملکرد خود است.
گفتوگو اولین گام برای از بین بردن ابرهای سیاه سوءظن، پیش داروی و بدخواهی است که پس زمینه جنگ و درگیری هستند.
گفتوگو، انزوای هر ملتی را از جامعه جهانی از بین میبرد و به نفع صلح جهانی است و حیات مردمی مشترک را موجب میشود.
گفتوگو توجه به خود است و انسان از احترام به دیگری و دیدن و شنیدن اوست که به خود میپردازد و در این توجه معایب، نواقص و محدودیتها کاهش یافته و با ممارست و تمرین بیشتر از میان برداشته میشود و انسان برای تعامل ارتباط و معاشرت شرایط لازم را پیدا میکند.
دیوارهای بلند بین تمدنها، مذاهب، دولتها، تشکلها و جوامع مختلف به کوتاهی گفتوگو بستگی داشته و دارد و هرجایی گفتوگو توانسته به معنی اصیل و استانداردش نقش داشته باشد دیوارها را کوتاه و سست میبینیم و ارتباطها را انسانیتر و اخلاقیتر و در عین حال ماندگارتر.
گفتوگو به نفع صلح جهانی است.گفتوگو از انزوای هر ملت یا مردمی جلوگیری میکند.
شور را بر میانگیزد و اخلاص صداقت را فرا میخواند. گفتوگوی واقعی فقط این نوع تعامل عمیق زندگی با زندگی است.
مردم و جوامعی که پذیرای گفتوگو هستند دچار رکود نمیشوند، بلکه رشد میکنند و توسعه مییابند.
تا زمانی که تاریخ بشریت ادامه داشته باشد، ما با چالش همیشگی تحقق، حفظ و تقویت صلح از طریق گفتوگو و تبدیل گفتوگو به مسیر مطمئن و قطعی برای صلح روبرو خواهیم بود.
ما باید این اعتقاد را بدون وقفه حفظ کنیم و آن را اعلام کنیم، هر لبخند سرد آگاهانه یا انتقاد بدبینانهای که ممکن است به استقبال ما بیاید.
دورانی که سکوت را نشانه دانایی میدانند به پایان رسیده است. این عصر مردم است، عصر گفتوگو، زمانی که مردم باید نظرات خود را به اشتراک بگذارند و به طور کامل در مورد مسائل بحث کنند. عقب نشینی به دنیای انزوا از تفکر آرام باعث میشود که فرد از دست بدهد.
شجاعت ملاقات و گفتوگو با مردم کاملاً حیاتی است. پس برای احیای حیات انسانی و ارتباطی باید چالش ارتباط را بپذیریم و گفتوگو را آغاز کنیم.
انتخاب گفتوگو قدم محکم و بلند برای پیروزی صلح و انسانیت است.
نشانه خرد، بیش از هر چیز دیگری، در توانایی گوش دادن نهفته است.
اگر در مطالعه کتاب و یاداشت و مقاله عادت به فراموش کردن و به گوش نگرفتن توصیهها داری این یکی را فراموش نکن و جایی در ذهنت پر رنگ یاداشتش کن.
نشانه خرد، بیش از هر چیز دیگری، در توانایی گوش دادن نهفته است.