-
ویژگیهای مشترک افراد خودآگاه
- برای خود ارزش قائلند.
- نسبت به انتقادات واکنش منفی نشان نمی دهند.
- به ارزش ها و باورهایشان آگاهی کامل دارند و از آن دفاع میکنند.
- دیگران را تحقیر و سرزنش نمیکنند بلکه احترام آنها را نگه میدارند.
- روحیه همکاری و مشارکت بالاتری دارند.
- از نقاط ضعف و قوتشان آگاه هستند.
- با افراد کاردان مشورت میکنند.
- خصوصیات مثبت و توانایی و استعدادهای خود را میشناسند و به آنها افتخار میکنند.
- خصوصیات منفی و نقاط ضعف خود را میشناسند، میپذیرند و در جهت اصلاح آنها تلاش میکنند.
- موفقیتها و شکستهای خود را میشناسند، به موفقیتهایشان افتخار میکنند و از شکستهایشان درس میگیرند.
- به خود و دیگران احترام میگذارند.
- برای رسیدن به اهداف خود تلاش میکنند.
- مسئولیت اعمال و رفتار خود را میپذیرند.
-
ویژگیهای افرادی که خودآگاهی ندارند
تقریباً در هر زمینهای از زندگی – از تجارت گرفته تا دوستیابی تا سیاست، توانایی ارزیابی سطح خودآگاهی بسیار مهم است. زیرا بدون خودآگاهی، بعید است که فرد بتواند به بلوغ عاطفی دست پیدا کند.
اما واقعیت این است که خودآگاه بودن نیز بسیار سخت است. در واقع، بسیاری از ایرادات انسانی و سوگیریهای شناختی وجود دارند که ما را از تصمیمگیری منطقی باز میدارند و باعث عدم خودآگاهی میشوند.
برقراری ارتباط با افرادی که به اندازه کافی خودآگاهی ندارند بسیار سخت است. اما سوال اینجاست که نشانههای عدم خودآگاهی چیست؟
در ادامه نشانههای عدم خودآگاهی را بررسی خواهیم کرد تا به شما در تشخیص بهتر عدم خودآگاهی در خودتان یا شخصی دیگر کمک کنیم.
۱. فکر میکنید تمام موفقیتهایتان را خودتان به دست آوردهاید.
این تعصب رایج باعث میشود باور داشته باشید که تمام موفقیتهایتان نتیجه کار سخت، فداکاری، تعهد و نظم و انضباط است و هیچ چیز دیگر در آن نقش نداشته است!
اما شانس چطور؟
اگر تا به حال گرفتار این فکر شدهاید باید بدانید که نشانه عدم خودآگاهی است. زیرا باور کردن اینکه شانس در رسیدن شما به موفقیت نقش داشته باعث میشود در نظر دیگران خوب به نظر نرسید. بنابراین ذهن اغلب میخواهد باور کند که هیچ شانسی در دستیابی به موفقیتها وجود نداشته است.
برای مقابله با عدم خودآگاهی، سعی کنید هر از چند گاهی متواضعتر باشید، به موفقیتهای گذشته خود فکر کنید و سعی کنید موارد شانسی که باعث آن شده است را تشخیص دهید.
اگر میخواهید بهتر تاثیر شانس در زندگی خود را درک کنید، خلاصه کتاب زیر را مطالعه نمایید.
خلاصه کتاب فریب خورده تصادف
نسیم نیکلاس طالب، نویسنده معروف در کتاب خود تحت عنوان فریب خورده تصادف درمورد جایگاه شانس، تصادف و اتفاقات پیشبینی نشدهای که وقوعشان در اختیار ما نیست، حرف میزند.
۲. خود را قربانی میدانید.
اگر خود را قربانی دائمی شرایط میبینید، به احتمال زیاد خودآگاهی ندارید. تعصب خودخواهانه به محافظت از نفس کمک میکند. بنابراین، هر زمان که به عقبنشینی دست میزنیم، سادهترین کار برای مقابله این است که سرزنش را متوجه چیز دیگری کنیم.
یک جلسه مهم را از دست دادهاید؟ ترافیک زیاد بوده است!
فراموش کردهاید برای سالگرد همسرتان هدیه بخرید؟ مغازهها همه بسته بودند!
در یک بازی بولینگ شکست خوردید؟ سالن بولینگ باید کمی زاویه داشته باشد!
حتی اگر احمقانه به نظر برسد، گفتن این نوع چیزها نشانه آشکاری از کمبود خودآگاهی است.
۳. گفتن “ نمیدانم” برای شما سخت است
اگر فکر میکنید که گفتن “ نمیدانم” نشانه ضعف است، پس نشانه واضحی وجود دارد که شما فردی هستید که فاقد خودآگاهی است.
یک نقل قول معروف در این زمینه وجود دارد. هر چه بیشتر بدانید، بیشتر متوجه میشوید که نمیدانید. ( ارسطو)
داشتن صداقت و دانش لازم برای اعتراف به کاستیهای خود، به جای گفتن سخنان بیمعنی و بیخردانه، نشانه خردمندی است. اگر این اصل اساسی را درک نمیکنید، پس باید بیشتر روی خودآگاهی خود کار کنید.
۴.نیاز به کنترل همه چیز دارید
اگر بخش اعظم انرژی خود را صرف تأثیرگذاری بر چیزهایی میکنید که خارج از کنترلتان هستند، پس خودآگاهی ندارید. این شامل موارد زیر است:
- کنترل اینکه آیا مردم شما را دوست دارند یا نه.
- سعی کنید میزان خواب مورد نیاز یا سایر نیازهای فیزیکی بدنتان را کنترل کنید.
- باورهای خود را به دیگران تحمیل کنید.
اینها و موارد مشابه چیزهایی هستند که باید از کنترل کردنشان دست بردارید. وقتی سعی میکنید چیزهای زیادی را کنترل کنید، خود را در معرض انتظارات بالا، ناامیدی قرار میدهید و احتمالا اعصاب اطرافیانتان را نیز به هم میریزید و در رابطه خود با آنها دچار مشکل میشوید.
کسی که خودآگاه است میداند چه زمانی باید عقب نشینی کند و زندگی را همان طور که هست بپذیرد، آشفته و غیرقابل کنترل.
۵. هرگز نظر خود را در مورد چیزی تغییر نمیدهید.
شما ممکن است در علوم موشکی متخصص باشید یا در عصب شناسی مدرک دکترا داشته باشید. اما این شما را در هر موضوعی متخصص نمیکند.
تغییر عقیده نشانه کلیدی خودآگاهی است. وقتی خودآگاهی داشته باشید، این درک را پیدا میکنید که دانای همه چیز نیستید. اشکالی ندارد وقتی اطلاعات جدیدی پیدا میکنید، نظر خود را تغییر دهید.
البته این کار همیشه آسان نیست. زیرا تغییر عقیده در مورد چیزی میتواند شبیه به اعتراف به اشتباه باشد. این کار به ویژه با افزایش سن دشوارتر میشود.
۶ . بیش از حد بر شادیهای کوتاه مدت تمرکز میکنید.
همه میخواهند زندگی طولانی و شادی داشته باشند. اما برای انجام این کار، باید تعادلی بین تمرکز بر شادی کوتاه مدت و شادی بلند مدت پیدا کنید.
اگر فقط وقت خود را صرف شادیهای کوتاه مدت میکنید، به احتمال زیاد خودآگاهی ندارید. منظور از لذتهای فوری چیزهایی مانند:
- به جای کار کردن روی پروژههای خود، تمام روز سریال تماشا کنید.
- خوردن تنقلات ناسالم به جای تهیه غذای سالم.
- به جای بیرون رفتن برای ورزش کردن در داخل خانه بمانید.
- به جای مرتب کردن کمد لباس خود برای خرید بیرون بروید.
توجه داشته باشید که منظور این نیست که باید ممنوعیت شدیدی برای همه لذتهای فوری اعمال کنید. در عوض، باید تعادل سالمی بین شادی بلندمدت و کوتاه مدت پیدا کنید که احساس رضایت و هدف شما را تقویت کند.
شادی بلند مدت به معنی مقاومت در برابر وسوسه یک لذت فوری به امید به دست آوردن یک پاداش ارزشمند و طولانی مدت در دراز مدت است.
اگر نمیتوانید این تعادل را پیدا کنید و هر زمان که فرصت پیدا کردید “راه آسان” را انتخاب کنید، باید روی خودآگاهی خود کار کنید.
۷. هرگز به اشتباهات خود اعتراف نمیکنید.
اعتراف نکردن به اشتباهات اغلب نشانه ناامنی عمیق است. وقتی کسی نمیتواند حتی اشتباهات کوچک خود را بپذیرد، نشان دهنده آن است که احساس ترس و بیکفایتی شدیدی میکند.
از سوی دیگر، تمایل به اعتراف به اشتباهات نشان دهنده سرسختی ذهنی و بلوغ عاطفی است. اعتراف به اشتباه نمایشگر این است که شما بینش لازم برای درک این موضوع را دارید که در حالی که اشتباهات بخشی از ما هستند، ما را تعریف نمیکنند.
۸. از گرفتن تصمیمات سخت اجتناب میکنید
بلاتکلیفی مزمن معمولاً به معنای عدم اعتماد به نفس و ترس از قضاوت شدن یا اشتباه کردن است. اما دقیقاً چه ارتباطی با خودآگاهی دارد؟
خوب، افرادی که خودآگاه هستند، معمولاً آزمایشهای زیادی انجام میدهند. به جای اینکه کورکورانه این فکر را بپذیرند که اگر من حرفم را بزنم و نظرم را بگویم دیگران فکر میکنند من احمق هستم، آن را آزمایش میکنند.
افراد خودآگاه از دادهها استفاده میکنند، نه از نظریهها، تا اعمال خود را انتخاب کنند.
از سوی دیگر، هنگامیکه افراد فاقد خودآگاهی هستند، اغلب به این معنی است که به سادگی هر آنچه را که ذهنشان به آنها میگوید، میپذیرند و برده هر فکر یا احساس گذرا میشوند.
۹ . در مورد احساسات خود درک روشنی ندارید
ممکن است چیز کوچکی به نظر برسد، اما عادت به توصیف احساسات به روشهای بیش از حد مبهم اغلب یک مکانیسم اجتنابی برای رو به رو نشدن با حقیقت است.
گفتن این که ناراحتم از اینکه بگویید غمگینم کمتر ترسناک به نظر میرسد.
گفتن این که استرس دارم راحتتر از این است که بگویم در حال حاضر واقعاً عصبانی هستم.
اما موضوع اینجاست وقتی از صحبت کردن واضح در مورد احساسات خود اجتناب میکنید، به مغز خود میآموزید که آنها خطرناک هستند.
از سوی دیگر، افراد خودآگاه میدانند که فقط به این دلیل که نسبت به چیزی احساس بدی دارند، به این معنا نیست که آن چیز بد است.
افرادی که خودآگاهی ندارند، با احتمال بیشتری از زبان ساده به جای اصطلاحات بیش از حد روشنفکرانه یا مبهم برای توصیف احساس خود استفاده میکنند.
۱۰. در مورد آینده نگرانی دارید.
نگرانی، عبارتی است که برای مشکلی در آینده به کار برده میشود. مشکلی که درحال حاضر واقعا وجود ندارد یا مشکلی که توسط شما قابل حل نیست. به عبارت دیگر، نگرانی تفکر غیرمولد در مورد آینده است.
نگرانی بارهای روانی زیادی مانند اضطراب و استرس ایجاد میکند، اما هرگز چیزی را حل نمیکند.
پس چرا بسیاری از مردم این کار را به صورت مزمن انجام میدهند؟ چرا وقتی هزینه آن بسیار زیاد و سود آن بسیار کم است، نگران باشید؟
وقتی به اندازه کافی خودآگاهی نداشته باشید، احتمالا در مورد اینکه نگرانی چیست و چه تاثیر بر زندگیتان خواهد داشت نیز فکر نخواهید کرد و بدون اینکه مکثی برای بررسی مشکل داشته باشید و فقط در مورد آن نگران خواهید بود.
البته گفتنش از انجام دادنش راحتتر است. اما هر چه کسی بیشتر مایل باشد که واقعاً نگرانی خود را ببیند و در مورد آن بیاموزد، احتمال رها شدن از آن برایش بیشتر خواهد بود.
11. مدام مشغول نشخوار کردن افکاری در مورد گذشته هستید
درست همانطور که نگرانی تفکر غیرمولد در مورد آینده است، نشخوار فکری نیز تفکر غیرمولد در مورد گذشته است.
وقتی افراد زمان زیادی را صرف نشخوار فکری و تمرکز بر روی اشتباهات، ضررها یا شکستهای گذشته میکنند، این کار منجر به رنج عاطفی فوقالعادهای میشود که هیچ چیز جنبه مثبتی ندارد.
بدون درجه بالایی از خودآگاهی، افتادن در مارپیچهای نشخوار فکری آسان است، زیرا در لحظه، احساس خوبی ایجاد میکند.
به اشتباهات و ضررهای گذشته فکر کنید. آنها را بپذیرید. اما در مورد آنها نشخوار فکری نکنید.
توجه داشته باشید که ممکن است همه ما تاحدی این نشانهها را از خود نشان دهیم. اما اگر شخصی بسیاری از نشانههای بالا را تا حد زیادی از خود نشان دهد، باید قبل از اینکه به هر نوع رابطه جدی با او متعهد شوید یا مقدار قابل توجهی از قدرت و اختیار را به او واگذار کنید، به دقت فکر کنید و موقعیت را بررسی نمایید.
#آداب و معاشرت
#ارتباط موثر
#مهارت زندگی
#مهارت ارتباطی
#کارگاههای مهارتی
#توسعه فردی
#ارتباط فردی