هوا چه صاف باشد، چه طوفانی، خودت باید راه بندر را پیدا کنی
گفتوگو به عنوان «بحث بین افراد با دیدگاههای مختلف، با هدف بهبود تصمیمگیری و اقدام» تعریف میشود. ارتباطات در سازمانها، اغلب یک فرآیند یکطرفه است که در آن، فرستندهها(معمولاً مدیران)، پیامهایی را به گیرندگان (مدیران زیر دست و کارکنان)، منتقل میکنند تا آنها را آگاه کنند، یا آنها را تحت تأثیر قرار دهند، تا کارها و اقدامات خاصی را انجام دهند. اگرچه گیرندهها، ممکن است در طولِ فرآیندِ ارتباط، صحبت کنند و پیشنهاداتی را ارائه دهند، اغلب فرستندهها، آنها را نمیشنود و به آنها عمل نمیکنند.
درحالی که گفتوگو، یک فرآیند دو طرفه است. فرستنده و گیرنده به تبادل نظر میپردازند و با بحث در مورد معنا و پیامدهای آن و بهبود آن، به موضوع، محتوا و کیفیت میبخشند.
فرستندهها باید هنگام برنامهریزی یا اقدام، به سخنان گیرندگان گوش دهند و پاسخها را در نظر بگیرند. مدیران هوشمند از گفتوگو برای ایجاد تعهد، گسترش اعتقاد و ایجاد شفافیت در اعماق سازمان، استفاده میکنند. آنها این کار را با گوش دادن، قبل از شروع ارسال پیام(گفتن) انجام میدهند، تا کارمندان بتوانند با ارائه نظرات و ایدهها به شکلدهی پیام، کمک کنند. آنها متواضعانه، تصدیق میکنند که همهٔ پاسخها را نزد خود ندارند و باید با هوش جمعیِ سازمان، مشورت کنند. آنها ماهیت دادن و گرفتن گفتوگو را، وسیلهای عالی برای این امر میدانند و سپس، هنگامی که پیامی شکل گرفت، آن را با شور و اشتیاق ارائه میکنند؛ و در عین حال پذیرای پیشنهادات بیشتری هستند.