اخبار روز, اخبار کارگاه های مهارت زندگی, اخبار مشق شب, کارگاه مهارتی, کارگاه‌های مهارتی

ریشه بسیاری از مشکلات روانی را باید در شیوه تفکر جست؟

از دیدگاه روانشناسی، بسیاری از مشکلات روانی ما ریشه در شیوه تفکر ما دارد. یعنی به بیان ساده تر اینکه چه مشکلی داریم به صورت مستقیم به این حقیقت ارتباط دارد که چگونه می بینیم؟ چگونه برداشت می کنیم؟ و چگونه تحلیل می کنیم؟

حال اگر در هر کدام از این مراحل دچار خطا و اشتباهی شویم، تاثیر مستقیم و غیرمستقیم آن در زندگی، حالمان و روابطمان نمایان می شود!

تعریف خطاها یا تحریفات شناختی
خطاهای شناختی، الگوهای تفکر اغراق شده یا غیر منطقی هستند که برای فرد نهادینه شده‌اند و باعث وضعیت ناخوشایند روانی فرد مخصوصا افسردگی، اضطراب و … می‌شوند. به عبارت دیگر تحریفات شناختی افکاری هستند که باعث می‌شوند که فرد درک درست و منطقی از مسائل نداشته باشد.

این الگوهای تفکر، اغلب افکار و احساسات منفی را تقویت کرده و مداومت در داشتن این نگرش منفی نسبت به خود، آینده و دنیا باعث اضطراب و افسردگی و بیماری‌های روانی می‌شود.

تحریفات شناختی احساسات منفی را در فرد تقویت می‌کند. این تحریفات شناختی می‌توانند موجب افسردگی شده یا به روابط مان صدمه بزنند. خطاهای شناختی در تصمیم گیری و قضاوت افراد از موقعیت‌ها تأثیر می‌گذارند. خطاهای شناختی بر روابط زناشویی، موقعیت شغلی، سبک زندگی و بسیاری از ابعاد دیگر زندگی فرد تأثیرات مخربی می‌گذارند. شناخت این خطاها اولین گام در اصلاح آنان می‌باشد.

این خطاها، هنگام تحلیل و تفسیر و قضاوت در مورد رویدادها ما را به دام خود گرفتار می‌کنند و باعث می‌شوند که ما نتوانیم شرایط موجود را به درستی ارزیابی کرده و بهترین گزینه‌ی پیش رو را انتخاب کنیم.اکثر خطاهای شناختی به مرور زمان و در اثر زندگی طولانی‌ مدت انسان بر روی کره زمین، در مغز ما شکل گرفته‌اند و ضمن اینکه بسیاری از آنها به بقاء ما کمک کرده‌اند و یا به فکر کردن سریع‌تر و تصمیم گیری بهتر مغز ما کمک می‌کنند، هزینه‌هایی هم به ما تحمیل می‌کنند.

خطاهای شناختی، زیرمجموعه‌های زیادی دارند که این زیرمجموعه‌ها و تقسیم بندی‌ها، گاهی مرزهای مشخص‌ هم ندارند و دارای هم پوشانی هستند. از میان انواع تقسیم بندی‌ها و اصطلاحات حوزه خطاهای شناختی شاید دو اصطلاح سوگیری های شناختی (Cognitive Biases) و تحریف های شناختی (Cognitive Distortions) رایج‌تر از بقیه باشند.

با وجود اینکه اختلاف نظرهای جدی در تعریف و تفکیک مفهوم سوگیری های شناختی و مفهوم تحریفهای شناختی وجود دارد، اما شاید تقسیم بندی زیر تا حدی راهگشا باشد:
سوگیری های شناختی عموماً میان همه‌ ما انسان‌ها مشترک هستند و معمولاً در ارزیابی روی می‌دهند


۱. ذهن خوانی mind reading: فکر می کنید، بدون شواهد کافی می دانید که دیگران به چه چیزی فکر می کنند. مثل : ”جواب سلامم را نداد، پس حتما از دست من ناراحت است”.۲. پیش گویی furtune telling: پیش بینی می کنید که حوادث آینده، بد از آب در می آیند یا این که خطرات زیادی شما را تهدید می کند. مثل : ”در امتحان شکست می خورم” یا ”کاری گیر من نخواهد آمد”.

۳. فاجعه سازی catastrophizing: معتقدید هر چه اتفاق افتاده یا خواهد افتاد به شدت افتضاح، ناخوشایند و غیر قابل تحمل است. مثل : ”افتضاح می شود اگر در دانشگاه قبول نشوم”.

۴. برچسب زدن labling: به خودتان یا دیگران، صفات کلی و منفی نسبت می دهید. مثل : ”من آدم بدبختی هستم” یا “من آدم بی ارزشی هستم”.

۵. نادیده گرفتن جنبه های مثبت discounting positives: مدعی هستید که کار های مثبت خودتان یا دیگران پیش پا افتاده و ناچیز هستند. مثل: ”این کار از عهده همه بر می آید” یا ”قبول شدن در کنکور که کار مهمی نیست”.

۶. فیلتر منفی negative filter: تقریبا همیشه جنبه های منفی را می بینید و به جنبه های مثبت توجه نمی کنید. مثل: ”هیچ کس مرا دوست ندارد”.

۷. تعمیم افراطی overgeneralizing: بر پایه یک حادثه، الگو های کلی منفی را استنباط می کنید. مثل: ”این اتفاق همیشه برای من اتفاق می افتد” یا ”در همه کار ها شکست می خورم”.

۸. تفکر دوقطبی dichotomus thinking: به وقایع پیرامون و انسان های اطراف با دید همه یا هیچ نگاه می کنید. مثل : ”همه مرا طرد می کنند”یا همه وقتم تلف شد“.

۹. باید اندیشی should: به جای این که حوادث را بر پایه چیزی که هستند ارزیابی کنید. بیشتر آن ها بر اساس چیزی که باید باشند، تفسیر می کنید. مثل : ”باید کارم را خوب انجام بدهم ” یا ” باید در کنکور قبول شوم”.

۱۰. شخصی سازی personalizing:علت بروز حوادث منفی را به خودتان نسبت می دهید و سهم دیگران را در بروز مشکل نادیده می گیرید. مثل : ”ازدواجم بهم خورد، چون من مقصر بودم”.

۱۱. سرزنش گری blaming: دیگران را علت مشکلات و احساسات منفی خود می دانید و از طرفی مسئولیت تغییر رفتارتان را نیز فراموش می کنید. مثل : ”دیگران باعث عصبانیت من می شوند” یا ”والدینم باعث و بانی همه مشکلات من هستند”.

۱۲. مقایسه های نا عادلانه unfair comparisons: حوادث را طبق معیار های ناعادلانه تفسیر می کنید. خودتان را با کسانی مقایسه می کنید که از شما برترند و به این نتیجه می رسید که آدم حقیری هستید. مثل : ”او خیلی موفق تر از من است” یا ”شاگرد اول کلاس در امتحان خیلی بهتر از من عمل کرد”.

۱۳. تاسف گرایی regret orientation (کشکول ای کاش) : به جای این که در حال حاضر به کاری فکر کنید که از دستتان بر می آید، بیشتر به این مسئله می اندیشید که ای کاش در گذشته بهتر عمل می کردید. مثل : ”اگر تلاش کرده بودم، شغل بهتری پیدا می کردم” یا ”ای کاش این حرف را نمی زدم”.

۱۴. چی می شد اگر what if: دائم از خودتان سوال می کنید چی می شود اگر چنین اتفاقی بیفتد و با هیچ جوابی راضی نمی شوید. مثل: ”حرف شما درست است، اما چی می شود اگر مضطرب شوم؟ ” یا ”چی می شود اگر نفسم در سینه حبس شود؟ ”

۱۵. استدلال هیجانی emotional reasoning: از احساسات خود برای تفسیر واقعیت استفاده می کنید. مثل : ”چون دلم شور میزند، پس اتفاق ناگواری می افتد”.

۱۶. نادیده انگاری شواهد متناقض ignoring counter evidences: شواهد یا استدلال های ناهمخوان با تفکر خود را رد می کنید. مثل: ”هیچ کس مرا دوست ندارد”، هر گونه شواهد متناقض را نادیده می گیرد و در نتیجه فکرتان همیشه تایید می شود.

۱۷. قضاوت گرایی judgment focus: به جای این که خودتان، دیگران و حوادث پیرامون را بپذیرید و درک کنید، اغلب آن ها را در قالب ارزیابی های سیاه و سفید می نگرید. دائم خودتان و دیگران را طبق یکسری معیار های دلبخواهی، ارزیابی می کنید و متوجه می شوید که خودتان و دیگران پایین تر از آن حدی هستید که باید باشید. مثل: ”در دوران دانشگاه خوب عمل نکردم” یا ”اگر تنیس بازی کنم، از پس آن بر نمی آیم” یا ”سارا چقدر موفق است، ولی من اصلا موفق نیستم”.

برای به چالش کشیدن خطاهای شناختی (افکار اتوماتیک) می‌توان از سوالات زیر استفاده کرد:
چه دلیل و شاهدی دارم که این فکر من درست یا نادرست است؟ اگر دوستم اینگونه فکر می‌کرد، من به او چه می‌گفتم؟ اگر این فکر من درست است، آیا نتایج آن به همان بدی که من فکر می‌کنم می‌باشد؟ و آیا من هیچ کاری درباره آن از دستم بر نمی‌آید؟ اینگونه اندیشیدن چه محاسن و معایبی دارد؟

کارگاه_مهارتی

#کارگاه _مهارت _زندگی

لامت _و _روان

#خود_آگاهی

#توسعه _فردی

#خانواده

#اهمیت خانواده

#خانواده سالم

#مشاور_خانواده

#جوان

#نوجوان

#خانواده

#امنیت _جامعه

#تفکر انتقادی

#محیط_کار_سمی

#کنترل_خشم

#اضطراب

#تقویت_حافظه

#مشق_شب

#انتشارات_مشق_شب

#تاب آوری

#فراموشی

#قدر_دانی

#احترام

#احترام_به_دیگران

#مهارت_های_برتر

#ذهن_آگاهی

#مدیتیشن

#افسردگی

#سفر

#اولیا_و_مربیان

#مدرسه
#ارتباط_موثر_والدین_و_مربیان

#تاثیر_سفر سلامت روان

#خشم

#ترس

#آرامش

#مثبت_گرایی

#روانشناسی_زرد

#احترام_به خود

#ارتباط_موثر

#همسایه

#خود_کم_بینی

#آداب_همسایه_داری

#آداب_گفت_و_گو

#ADHD

#اختلال_بیش_فعالی

#نسل_Z

#نسل_زد

#رضا هوشمند

# روزنگار مشق شب:


#روزنگار  #تقویم  #تقویم مشق شب  #رویدادتاریخی  #رویدادمذهبی     #رویدادملی   #ولادت   #وفات

21

          #زاد_روز_ نیما_ یوشیج _پدر_ شعر _نوی_ پارسی

                                                            #روز_ یاد_بود

                                                                    #روز _مجردها

                                                                             #روز _اوریگامی

بازگشت بە لیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


+ 3 = ده