ما باید مدیریت زمان را تعریف کنیم و آن را از سازمان دهی شخصی متمایز کنیم، زیرا اصطلاحات اغلب برای توصیف یک چیز استفاده میشوند. هم سازمان و هم مدیریت زمان آنطور که امروزه میشناسیم، ریشه در عصر مدیریت علمی قرن بیستم، در دوره صنعتی شدن سریع دارد.
سازماندهی
عمل بازآرایی اقلامی است که در حالت نامرتب و به هم ریخته قرار دارند، به طوری که همه چیز را میتوان به سرعت با تلاش کمتر بازیابی کرد و هم کاربرد و هم جذابیت بصری آنها را به حداکثر رساند.
مدیریت زمان
به افزایش کارایی و اثربخشی افراد و سازمانها از طریق سازماندهی وظایف و رویدادها با استفاده از ابزارهایی مانند برنامهریزان و رایانهها و تکنیکها و فرآیندهایی مانند هدف گذاری، برنامهریزی و زمان بندی اشاره دارد.
اثربخشی به تولید نتایج قابل توجه اشاره دارد. کارایی به انجام یک کار با تلاش اندک اشاره دارد. اگر یک کار نتایج قابل توجهی ایجاد نکند، موثر نیست. این یا یک کار با اولویت بسیار پایین است یا یک کار غیر ضروری. بهتر است به شخص دیگری واگذار شود یا نادیده گرفته شود. کارایی انجام یک کار به بهترین شکل ممکن است در حالی که اثربخشی انجام بهترین وظایف ممکن است. بنابراین ما باید همیشه روی کارهایی متمرکز باشیم که موثر هستند و آن وظایف را به نحو احسن انجام دهیم.
از دیدگاه شرکتی، هدف مدیریت زمان افزایش بهرهوری و در نهایت سود است. از دیدگاه فردی، هدف آن صرف زمان کمتری برای کارهایی است که باید انجام دهیم تا زمان بیشتری برای صرف کارهایی که میخواهیم انجام دهیم، داشته باشیم.
تفاوت عمده سازماندهی و مدیریت زمان در این است که به طور کلی سازماندهی با چیزها سر و کار دارد و مدیریت زمان با فعالیتهایی سروکار دارد که بعد زمانی دارند. مدیریت زمان بیشتر یک فرآیند فکری است تا فعالیت فیزیکی. همانطور که پگ داوسون و ریچارد گوار در کتاب خود با نام هوشمند اما پراکنده (2009) مدیریت زمان را توصیف میکنند، این توانایی تخمین میزان زمان، نحوه تخصیص آن، و نحوه ماندن در محدوده زمانی و مهلت است.
مدیریت زمان و سازماندهی دست به دست هم میدهند. اگر مدام روی سبد لباس شویی میافتید، نمیتوانید لباسها را به طور موثر و موثر انجام دهید. مواد شما باید سازماندهی شود. به همین ترتیب، اگر نتوانید اطلاعات مورد نیاز خود را پیدا کنید، نمیتوانید کار را در دفتر کار به طور موثر انجام دهید. بنابراین ما معمولا این دو را از هم جدا نمیکنیم. ما به سازماندهی به عنوان بخشی از فرآیند مدیریت زمان نگاه میکنیم. در واقع اگر منظم نباشید، زمان را تلف خواهید کرد.
استراتژیهای مدیریت زمان زیادی وجود دارد. هر فردی آن دسته از استراتژیهایی را انتخاب میکند که برای او مفید باشد و آنها را در یک سیستم مرتب میکند. یک سیستم گروهی از عناصر متقابل، مرتبط یا وابسته به هم است که یک کل پیچیده را تشکیل میدهند. و تنها سیستم مدیریت زمان که به خوبی برای شما کار میکند، سیستمی است که خودتان طراحی کنید یا حداقل سیستمی را که با نیازهای خود تطبیق دهید.
خلاصه
مدیریت زمان چیست؟
مدیریت زمان به افزایش کارایی و اثربخشی افراد و سازمانها از طریق سازماندهی وظایف و رویدادها با استفاده از ابزارهایی مانند برنامهریزان و رایانهها و تکنیکها و فرآیندهایی مانند هدف گذاری، برنامه ریزی و زمانبندی اشاره دارد.
هم سازمان و هم مدیریت زمان آن طور که امروزه میشناسیم، ریشه در عصر مدیریت علمی قرن بیستم، در دوره صنعتی شدن سریع دارد.
تفاوت عمده سازماندهی و مدیریت زمان در این است که به طور کلی سازماندهی با چیزها سر و کار دارد و مدیریت زمان با فعالیتهایی سروکار دارد که بعد زمانی دارند.
ما معمولاً این دو (مدیریت زمان و سازماندهی) را از هم جدا نمیکنیم. ما به سازماندهی به عنوان بخشی از فرآیند مدیریت زمان نگاه میکنیم.
استراتژیهای مدیریت زمان زیادی وجود دارد. هر فردی آن دسته از استراتژی هایی را انتخاب میکند که برای او مفید باشد و آنها را در یک سیستم مرتب میکند.
تنها سیستم مدیریت زمان که برای شما کاملاً کار میکند، سیستمی است که خودتان طراحی کنید یا حداقل سیستمی را که با نیازهای خود تطبیق دهید.
- اخبار مشق شب
- اخبار فرهنگی
- اخبار ادبیات و نشر
- فروشگاه مشق شب
- محصولات مشق شب
- کتب مشق شب
- رضا هوشمند
- عاشقانههای صفدر و صفورا منتشر شد
- کتاب آداب گفتوگو منتشر شد